باشهدا؛
با قرآن همدم باشید
دربخشی از وصیتنامه شهیدموسی اسکندری آمده است:شما را سفارش مي كنم به پيوند و همدم بودن با قرآن كه نور هدايت است و همراه بودن و همنشين بودن با دعا و نيايش در درگاه رب متعال، كه سپر محكم و شمشير برنده و جوشنده نور است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی«رهیاب»؛شهيد موسي اسكندری يكی از شهدای دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد چمران اهواز است كه ۴ ديماه سال ۱۳۶۵ در عمليات كربلای ۴ در جزيره سهيل به درجه رفيع شهادت نائل شد.
وی سال ۱۳۳۷ در خانوادهاي مذهبي در اهواز چشم به جهان گشود. از ابتداي كودكی با مسجد محل ارتباط داشت و همگام با تحصيل، با اسلام و قرآن نيز آشنايي نزديك يافت. در دوران حكومت پهلوی، در مسجد حجازی اهواز تلاشهای بسياری در راستای نهضت امام خمينی(ره) انجام داد. وی در قالب برنامههای فرهنگی مانند تئاتر، جلسات مختلف مذهبی و كتابخانه و... كانونی را براي مبارزه با رژيم ايجاد كرد.
نشر معارف ديني، ارتباط با ساير كانونهای مذهبی و تلاش جهت فعالتر كردن مساجد و نگارش مقالات مذهبی و اعلاميههای انقلابی با قلمی گيرا از جمله ساير فعاليتهايش در آن دوران بود.
پس از پايان تحصيلات متوسطه به عنوان سرباز وارد ارتش شد. در پادگان به پخش اعلاميه و نوارهاي مذهبي و سياسي در جهت آگاهي دادن به ساير سربازان پرداخت و به همين خاطر زنداني شد و مورد شكنجه قرار گرفت. با فرمان انقلابي امام خميني(ره) مبني بر فرار سربازان از پادگانها، زمينه فرار بسياري از سربازان را فراهم ساخت و در نهايت به همراه همرزمش شهيد "بهلول" خود نيز از پادگان گريخت.
سپس بلافاصله به قم رفت و به كميته استقبال از امام(ره) پيوست. پس از آن براي مبارزه مسلحانه با رژيم پهلوي مجدداً به اهواز آمد. وي سال ۱۳۵۸ در رشته ادبيات در دانشگاه جندي شاپور اهواز پذيرفته شد و چون به خوبي ميدانست انقلاب نياز به كادري متعهد و مجرب دارد به برپايي كلاسهاي فرهنگي در سطح دانشگاه پرداخت.
وي مساجد را بهترين سنگر براي نشر معارف ديني و پايگاه انقلاب ميدانست و با تاسيس "شوراي هماهنگي مساجد"، نخستين كانون منسجم و تشكيلاتي را در اهواز پيريزي كرد. اين امر باعث انسجام و متمركز شدن نيروهاي مذهبي در كانونهاي مساجد اهواز شد و با آغاز جنگ اين كانونها نيروي خود را در جبهه به كارگرفتند و به مبارزات مردمي سازمان دادند.
با شروع جنگ تحميلي به كمك افرادي همچون شهيد علمالهدي به ساماندهي و راهاندازي بسيج مساجد پرداخت. وي چندي بعد طرح مهم ايجاد لشكر قدس(نوجوانان) را داد و خود به تاسيس آن اقدام كرد. اين لشكر بعدها به بسيج نوجوانان تغيير نام داد.
از نزديكانش نقل شده است، روي ديوار كتابخانهاش نوشته بود،"خدايا! من منتظر لقاء تو هستم" شهادت برادرش"مهدي" در روحياتش تاثير عميقي داشت. در بسياري از عملياتها در كنار بسيجيان در خطوط مقدم جبهه جنگيد و از اينكه دور از خط مقدم به فرماندهي نيروهايش بپردازد اكراه داشت.
در اينباره از وي نقل شده است. در پاسخ به يكي از بسيجيان كه به وي گفته بود: "شما برگرديد تا ما دلمان خوش باشد كه شما هستيد" گفته بود: "ما دلمان خوش است كه خدا هست". با شنيدن خبر حمله دشمن بعثي به خرمشهر، عازم آنجا شد و در مقام فرماندهي به مقاومت پرداخت. سپس براي مدتي به عنوان مسئول فرهنگي بنياد شهيد ـ در حالي كه خودش از خانوادههاي شاهد به حساب ميآمد ـ به خدمت به خانوادههاي شاهد پرداخت. مسوليت آموزش سپاه منطقه هشت و مسئوليت آموزش تيپ امام حسن(ع) از جمله ساير مسئوليتهاي در دوران جنگ تحميلي بود.
اواخر جنگ به عنوان رئيس ستاد لشكر وليعصر(عج) انتخاب شد و با تمام توان و فعاليت شبانهروزي به حل مشكلات رزمندگان مشغول شد. حضور مستمرش در جبهه در دوران تحصيل باعث شد، مرخصيهاي تحصيلي وي تا عمليات كربلاي چهار كه منجر به شهادتش شد، ادامهيابد. در اين عمليات نيز در كنار يارانش در خط حاضر شد، اما به علت موفق نبودن عمليات، از بالا دستور عقبنشيني صادر شد. وي به نيروهاي تحت امرش دستور بازگشت داد، اما خودش ـ عليرغم اينكه قايقي ماموريت يافت تا او را يافت تا او را به عقب برگرداند ـ حاضر به برگشت نشد و از آن قايق هم به عنوان ابراز حمل مجروحين به پشت جبهه استفاده كرد. نقل است با اصرار مجدد نيروها براي بازگشت خودش، به آنها گفت: "چگونه برگردم در حالي كه اين بچهها مجروح اينجا افتادهاند؟!".
سرانجام خود او نيز مجروح شد و در كنار ساير مجروحين كه امكان بازگرداندن آنان نبود، در جزيره سهيل ماند و سرانجام در ديماه سال ۱۳۶۸ به آرزوي ديرينه خويش رسيد.
نقل شده است كه در هنگام تفحّص پيكر مطهّرش قرآن جيبي كه همراه وي بوده پس از سالها در جيبش سالم پيدا شده است. پيكر مطهرش هم سال ۱۳۵۷ در ميان خيل مردم شهيد پرور ايران به خاك سپرده شد. وي هماكنون در كنار برادرش "مهدي اسكندري" در بهشت شهداي اهواز آرميده است.
در قسمتهايي از خوننامه اين شهيد بزرگوار آمده است:
... به زيارت اهل قبور اهميت دهيد و سعي كنيد هر پنجشنبه ياد قيامت و معاد و آن روز عظيم و «يوم تبلي السرائر» باشيد...
... عزيزانم امام زمان خود را بشناسيد و سعيتان اين باشد كه او را درك كنيد و با او زندگي كنيد كه او واسطه منبع فيض است...
... شما را سفارش مي كنم به پيوند و همدم بودن با قرآن كه نور هدايت است و همراه بودن و همنشين بودن با دعا و نيايش در درگاه رب متعال، كه سپر محكم و شمشير برنده و جوشنده نور است.
پایان پیام/