حالت تاریک
چهارشنبه, 16 آبان 1403
«رهیاب» از کودتای 1299 روایت می‌کند؛

سرگذشت مصدق مرد جذاب سیاست ایران

سرگذشت مصدق مرد جذاب سیاست ایران

سرگذشت مصدق، مرد جذاب سیاست ایران که فریب آمریکا را خورد به همه اثبات کرد ثمره تکیه بر بیگانه حتی برای آزادی‌خواهی و استقلال، چیزی جز شکست و فریب نیست.

به گزارش خبرنگار شبکه اطّلاع‌رسانی «رهیاب» از اندیمشک؛ سرگذشت مصدق پر است از درس برای همه ما؛ همان جا که بیشترین مقاومت را برای سرنگون نشدن قاجار کرد چرا که می‌دانست سلسله پهلوی و رضاخانی بر سرکار خواهد آمد که هزاران بار از قاجار تضعیف شده، خطرناک‌تر و دیکتاتورتر خواهد بود.

 وقتی سید ضیا و رضاخان کودتا کردند و قاجار مُرد، دکتر مصدق با شدت و قوت کودتا را به رسمیت نشناخت و از فارس به تهران رفت؛ ولی با روابط حسنه خود با بختیاری‌ها و سردار اسعد خان عازم دیار بختیاری شد و سعی کرد از سیاست کمی فاصله گرفت.

 او که در اولین انتخابات در ایران که در سال ۱۲۸۷ برگزار شد با سنی کمتر از ۳۰ سال منتخب مردم تهران شده بود و به علت نرسیدن به سن ۳۰ صلاحیتش تأیید نشد. دوباره و در حکومت رضاخان در دوره پنجم و ششم با رأی و انتخاب مردم به مجلس رفت تا به‌صورت قانونی و در مجرای قانون با رضاخان به مخالفت بپردازد و جلوی دیکتاتوری او بماند با هر توانی که داشت.

 اختلافات او با رضاخان آن قلدرمآب سیاست، کار دستش داد و بالاخره در اواخر حکومت رضاخان به زندان رفت تا هزینه عدالت‌خواهی را بپردازد. هرچند بعد از خلع رضاشاه از قدرت او دوباره خود را برای دور جدیدی از مبارزات خود آماده کرد.

 شاید یکی از بزرگ‌ترین اقدامات او در مجلس چهارم بود، آنجا که با فشار اشغالگران شوروی و بریتانیا برای گرفتن امتیاز نفت ایران او پیش‌نویس قانونی را آماده کرد تا مادامی که اشغالگران در ایران هستند امتیاز نفتی به هیچ کشوری واگذار نشود و البته که پیش‌نویس به قانون تبدیل شد.

 او در مجلس پانزدهم با تقلب آشکار دربار و ارتش به مجلس راه نیافت؛ ولی در مجلس شانزدهم که تقلب‌ها علنی‌تر شد با کش‌وقوس‌های فراوان و ابطال صندوق‌ها در دور اول، در مرحله دوم عازم مجلس شد و اینجا بود که مصدق دیگر مصدق قبلی نبود. او آمده بود تا مشروطه جدیدی در ایران رقم بزند.

 او در این دوره قانون ملی‌شدن صنعت نفت را تصویب کرد و پس ترور و استعفای دو نخست‌وزیر او نخست‌وزیر شد و اینجا بود که تقابل او و رضاشاه از قانون فراتر رفت. فراتری که دست بریتانیا و آمریکا و دو سرویس جاسوسی آن‌ها اولین همکاری مشترک تاریخ خود را رقم زدند. شعبان بی‌مخ، این لات مشهور تاریخ ایران با پول‌های دربار و برنامه‌ریزی سازمان سیا و ام‌آی‌سیکس که حدود ۶۰ سال بعد اسنادش فاش شد، شروع به ایجاد آشوب و اغتشاش کرند و تهران را ناامن کردند تا گارد سلطنتی را مجاب کند وارد عمل شود و ارتش هم در این لحظات حساس از وظایف خود برای مقابله با بی‌قانونی سر باز زد تا آنچه که نباید شود، رخ دهد.

 مصدق که به فکر تنفیذ قدرت سیاسی از رضاشاه به دولت مردمی بود شکست خورد تا دوباره رضاشاه بر مسند قدرت خود به‌عنوان نفر اول سیاست بازگردد، اما این بازگشت تفاوت بزرگی داشت. رضاشاه بر خلاف گذشته نگاه دموکراسی و آزادی بیان و رسانه و سیاسیون را از آن‌ها گرفت و کشور را به خفقانی تاریخی برد تا دیگر امثال مصدق رشد نکنند و سلطنتش به خطر نیفتد.

 مصدق پس از خلع از نخست‌وزیری توسط رضاشاه در دادگاهی فرمالیته نظامی به سه سال حبس رفت و سپس به دیار خود احمدآباد تبعید شد و بالاخره آن مرد جذاب ولی فریب‌خورده در سال ۱۳۴۲ و در ۸۴ سالگی پرنده زندگی پرفراز و نشیبش بسته شد و به آرزوی خود یعنی پایان حکومت پهلوی هرگز نرسید.

 اما دلایل مختلفی در شکست مصدق از بریتانیا و رضاشاه در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بیان می‌شود. برخی اختلاف‌نظر او با آیت‌الله کاشانی را دلیل اصلی می‌دانند که از وقتی که با روحانیت به مشکل و اختلاف‌نظر خورد نیمی از قدرت مردمی و سیاسی خود را از دست داد و او دیگر نتوانست آرمان خود را پی بگیرد.

 اما شاید اصلی‌ترین دلیل شکست او به آمریکا برمی‌گردد. شاید دشمنی دیرینه مردم ایران با آمریکا از همین‌جا شروع می‌شود. زمانی که مصدق از دخالت‌ها و سیاست‌های کثیف بریتانیا در ایران به ستوه آمده بود، سعی کرد با همراه کردن آمریکا با خود بتواند دست اجنبی را با یک اجنبی دیگر قطع کند و می‌اندیشید در مواقع بحران آمریکا می‌تواند پشتوانه خوبی باشد و شاید آمریکا به اندازه بریتانیا مکار و خبیث نباشد. اما مصدق هرگز نفهمید در کودتای ۲۸ مرداد آمریکا نقش اصلی کودتا را در پشت پرده ایفا کرد تا ایران نتواند به استقلال سیاسی برسد.

 هرچه بود و هرچه شد، مصدق مرد جذاب سیاست ایران فریب آمریکا را خورد تا به همه اثبات شود ثمره تکیه بر بیگانه حتی برای آزادی‌خواهی و استقلال، چیزی جز شکست و فریب نیست.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از