باشهدا؛
توصیه شهید حسين بيدخ' به مردم
'آنانكه به هزار دليل زندگي مي كنند نمي توانند به يك دليل بميرند و آنان كه به يك دليل زندگي مي كنند با همان يك دليل خواهند مرد' اين بخشي از وصيت نامه بلند شهيدي است كه در 19 سالگي در عمليات فتح المبين شربت شهادت نوشيد.
به گزارش رهیاب، شهيد 'حسين بيدخ' از شهداي هشت سال جنگ تحميلي با وجود سن كم از كوچكترين فرصت براي مطالعه و كسب علم استفاده مي كرد.
وي كه در سال ۱۳۴۲ در دزفول متولد شد علاقه زيادي به مطالعه به خصوص كتاب هاي شهيد مطهري داشت.
عشق و علاقه وافر اين شهيد به مطالعه به حدي بود كه در ميان دوستانش به عنوان فردي كه مطالعه بخشي از زندگي روزانه وي است معروف بود.
علاقه زياد شهيد بيدخ به كتاب ها ونشريات به حدي بود كه جديدترين كتابها را مطالعه مي كرد.
'عبدالكريم بيدخ' برادر اين شهيد مي گويد:حسين براي خريد كتاب دوچرخه من را قرض مي گرفت ولي چنان محو كتاب و نشريات مي شد كه دوچرخه را فراموش مي كرد و پياده به خانه بر مي گشت.
وي گفت: برادرم حتي هنگامي كه در شركت بافندگي پدرمان مشغول به كار بود نيز از كوچكترين فرصت براي مطالعه استفاده مي كرد و زمان اندكي نيز از دست نمي داد.
عبدالكريم مي گويد:شهيد حسين بيشتر به مطالعه كتابهاي استاد مطهري علاقه داشت و معدل سال دوم رشته رياضي فيزيك وي ۸۰/۱۹ بود.
برادر اين شهيد گرانقدر افزود:شهيد حسين بيدخ چندين مقاله با مضامين حجاب ودر خصوص رزمندگان،شعر و نمايشنامه تاريخي به رشته تحرير در آورده است.
وي گفت:شهيد در زمان تحصيل خود تا نيمه هاي شب به آموزش همكلاسي هاي خود كه در درس ضعيف بودند مي پرداخت و به آنان كمك مي كرد ومشوق خوبي براي من در قرائت قرآن بود تا موفق به كسب رتبه هاي بالاي قرآني در شهرستان و استان شدم.
وي به فعاليت هاي ورزشي اين شهيد نيز اشاره كرده و مي گويد:شهيد حسين در ورزش نيز فعال بود و به عنوان فوتباليست خوبي شناخته مي شد.
وي با اشاره به علاقه وافر اين شهيد به امام خميني (ره) بيان داشت: حسين همواره دوستان و خانواده را به پيروي از فرمايشات رهبري توصيه مي كرد به طوري كه در وصيت نامه ايشان آمده است :'برادرم امام را تنها نگذاريد كه فردا بايد به غم اين اشتباه افسوس بخوريد.
فقط اين رابدانيد كه اگر او نبود مي بايست حس حقارت و كوچكي ما را عذاب دهد.به خدا من اور ا افتخار دين و ملتم مي دانم و باعث افتخار خودم '.
در بخش ديگري از وصيت نامه اين شهيد آمده است:
چنان زندگي كن كه از رفتن وحشت نداشته باشي ، آنان كه به هزار دليل زندگي مي كنند نمي توانند به يك دليل بميرند و آنان كه به يك دليل زندگي مي كنند با همان يك دليل نيز مي ميرند.
بعد از يك عمر گناه ، حال بايد در يك آزمايش الهي آماده سفر مرگ شوي ، بعد از يك عمر معصيت ، حال بايد افسوس يك عمر خطا را بخوري.
بعد از يك عمر خنده، حال بايد نشست و بر يك عمر اشتباه رفتن و نفهميدن گريست. ديگر جاي خنده نيست.
بعد از يك عمر حساب نكردن، حال بايد حساب پس داد،ديگر چاره اي جز گريه نيست، گريه به حال خويش و افسوس بر گذشته اي كه هرگز به عقب برنمي گردد.
خواهرم! حجاب تو سنگري چون خون من است ولي بدان تفنگي كه در دست من است چادري است كه بر سر توست، اگر ميل به سلاحمداري چادرت را سلاحم بدان.
برادرم! زندگي چند صباحي بيش نيست، نيامده مي گذرد، آن چنان سريع مي گذرد كه رود به دريا مي پيوندد ،چنان زندگي كن كه فردا براي رفتن وحشتي نداشته باشي.
خدايا گناهكارم! خطا از من است مي دانم هميشه مغلوب نفسم شده ام، خدايا! از من درگذر كه جز گذشت تو منزلگاه من جز دوزخ نيست.
خدايا! اي مهربانترين مهربانها! اي عزيزترين عزيزانم! اي زيباترين زيبارويان در نزدم! اي سريع الرضا! اي كاشف البلا!
به هر نحو مي خواهي مرا بكشي، بكش، به هر گونه مي خواهي مرا ببري، ببر.
شهيد حسين بيدخ در سن ۱۹ سالگي در عمليات فتح المبين با رمز يازهرا به شهادت رسيد و در ميان دوستان شهيدش آرام گرفت.
پایان پیام