فرازی از وصیتنامه شهید «غلامعلی عناناتی»؛
قدم به جبهه برای رضای خدا میگذارم
شهید غلامعلی عناناتی در وصیتنامه خود مینویسد: پروردگارا اینک برای رضایت تو و خشنودی تو و به امر خلیفه برحق تو که نایب امام زمان (عج) نیز میباشد قدم به صحنه جهاد علیه کفر میگذارم.
شهید غلامعلی عنایاتی در دوم بهمن ۱۳۴۲، در روستای فریج از توابع شهرستان هندیجان چشم به جهان گشود. پدرش محمود و مادرش خیرو نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. بهعنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. دوم اردیبهشت ۱۳۶۲، در شرهانی در هنگام انجام مأموریت دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید. مزار وی در شهرستان زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید غلامعلی عناناتی:
مقابله با کفار وظیفه ماست
سلام و درود بر امت حزبالله و همیشه در صحنه ایران و برادران و خواهران حزبالهی در این برهه از زمان.
کفار و جهانخواران شرق و غرب به مقابله با اسلام و نظام اسلامی شتافتند ما نیز باید به این وظیفه و فریضه اسلامی عمل کنیم و به مقابله با کفار برویم و امانتی که نزد ما است نیز ادا نماییم.
ای خدای بزرگ این مخلوق درمانده و ضعیف تو حال که بهسوی تو آمده او را از درگاهت مران. گناهانش را بیامرز و از درگاهت ناامید مگردان. خدایا این قطره خون ناچیز و جان ناقابل مرا برای گسترش اسلام بپذیر و اگر جان ما این ارزش را دارد که برای اسلام فدا شود و اسلام پیش برود صدها بار به ما جان بده تا مبارزه کنیم و شهید بشویم.
قدر امام را بدانید
حال که دو جبهه وجود دارد حسینی و یزیدی و امروز زمان امتحان است از فرصت استفاده کنید و به جبهه حسینی بپیوندید.
قدر امام را بدانید؛ چون اگر ندانید بر اثر کفران دچار بلاهای عظیم خواهید شد. پروردگارا اینک برای رضایت تو و خشنودی تو به امر خلیفه برحق تو که نایب امام زمان نیز است قدم به صحنه جهاد علیه کفر میگذارم، بدان امید که یا مرا به فیض شهادت برسانی تا شاید کفارهای باشد برای محو گناهان و ادای دینی در قبال جمهوری اسلامی و یا مرا بیامرز و توبهام را بپذیر که در هر حال به تو نیازمندم.
از کودکی آرزوهای فراوانی داشتهام؛ اما آنچه از همه بهتر است و پیوسته در درون وجودم میخروشد رسیدن به لقاءالله و معبود است. از شرایطی که فراهم شده است باید استفاده کرد و از دریچه آن عبور کنند و به معبود یکتا پیوست.
راه امام را ادامه دهید
پدر و مادر عزیزم از شما میخواهم بعد از شهادت من گریه نکنید؛ مانند امام عزیزمان که در شهادت پسرش گریه نکرد. مادر جان به برادرانم و خواهرانم و دوستانم و همه آشنایان بگو تولی و تبری را فراموش نکنند و راه امام کبیرمان آن اسطوره مقاومت و فضیلت را ادامه دهند و همیشه و در صحنه مثل گذشته حاضر باشند. در ضمن مرا در گلزار شهدا بگذارید یا هر جا به میل والدینم بود بگذارید. اکنون در چند ساعتی که به حمله مانده این وصیتنامه را نوشتم. به والدین، برادران، خواهران و همه دوستان و آشنایان سلام میرسانم.
انتهای خبر/