یادداشت؛
میپرسند علت افزایش آهنگ مهاجرت از خوزستان چیست؟
تصور کنید اگر شرایط استان از هر نظر مطلوب باشد، اما هوایی برای نفس کشیدن نباشد، قطعا ترجیح انسان، بر زیربغل گذاشتن سلامتی خود و فرزندان و ترک دیار از خوزستان است.
معصومه فتحعلی پور در یادداشتی نوشت: می پرسند چرا مردم خوزستان مهاجرت می کنند و یا چرا آهنگ مهاجرت در خوزستان شدت گرفته است،بسیار بدیهی است از قدیم الایام گفتهاند، فهم سوال، نصف جواب است.
لذا پیرامون موضوع آلایندگی هوای خوزستان و پیوند عجیبش با مهاجرت از استان باید گفت، اگر شرایط خوزستان از هر نظر مطلوب باشد اما هوا نداشته باشد،با وجود مدیرانی که سلامت مردم اولویت آخرشان هم نیست،تصمیم انسان عاقل چیست؟ قطعا ترجیح انسان، بر زیر بغل گذاشتن سلامتی فرزندانش و ترک دیار از خوزستان است.
شاید برخی مخالف دیدگاه نگارنده باشند و همچنان نگاه و اصرارشان بر امیدآفرینی باشد لذا باید به بزرگواران یاداوری کرد، با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشود.
امیدآفرینی جای خود، اما باید نفسی باشد که امیدی باشد، امید بدون نفس سالم تعبیری از مرگ تدریجی است.
بدون تعارف باید گفت؛ مردم خوزستان، مردمان روزهای سخت سالهای جنگ هستند و روحیهشان خستگیناپذیر، اما آن زمان جنگ بود و یک کشور کنار خوزستان، پای دفاع از خاک وطن.
اما امروز قضیه فرق دارد، اکنون که کشور بر ریل رونق تولید از حیث صنایع مادر است و خوزستان حکم ماشین خلق ثروت دارد، فارغ از نگاه به کیفیت زندگی در این استان، آیا آقایان حاضرند، خانواده و محل کارشان را به خوزستان انتقال دهند؟ قطعا خیر ،چه بسا برخی مدیران خوزستان هم اکنون در خوزستان پست دارند و خانوادههایشان در استان دیگر هستند، یا اینکه دیگر مدیران در انتظار پایان دوران خدمتاند و اینکه مقصدشان هر نقطه ای از کشور جز خوزستان باشد.
جالب است بدانید همان مدیران خوزستانی تا زمانی که بر منصب مدیریت هستند برای حفظ محبوبیت و جایگاهشان در نگاه مرکزنشینان بر روی ماندن در قدرت و نفسهای مردم مظلوم خوزستان قمار میکنند و این همان حقی است که تا ابد از فرزندان خوزستان برگردنشان خواهد بود.
لذا در چنین شرایطی هیچ توجیهی نمیشود کرد، چه رسد به امیدآفرینی وقتی فرزندان دیگر استانها بدلیل شاخص آلایندگی کمتر از خوزستان چند روز متوالی تعطیل میشوند و فرزندان خوزستان با نفسهایی تنگ و سرفههایی کهنه بر ادامه تحصیل مداومت دارند.
صریحتر از این نمیشود گفت، اگرچه ما سوختیم و ساختیم، ولی ماندن در خوزستان یعنی تباهی سلامت آینده فرزندانمان، زیرا تجربه سالیان اخیر ثابت کرده است رویه مدیران خوزستان جهت خوشایند بالادستهایشان در مرکز همین خواهد بود، این دولت و آن دولت و این مدیر و آن مدیر، نیز چندان فرقی ندارد.
خودمان را که نمیتوانیم گول بزنیم باوجود مدیرانی که برای چسبیدن به میز و صندلیشان جان مردم را فدای اثبات خوشخدمتی خود میکنند دلیل مهاجرت مردم هستند، بعدا فاکتورهای دیگر همچون تبعیض، محرومیت، بیکاری و....
پایان پیام/