نقش دانشجویان خوزستانی در انقلاب اسلامی ایران
جنبش دانشجویی خوزستان در شکلگیری انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشته و با برگزاری تظاهرات و راهپیماییهای دانشجویی و صنفی مبارزات خود را در دوران رژیم پهلوی آغاز کرده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی«رهیاب»؛ سابقه جنبش دانشجویی در سطح جهان بیش از نیم قرن است و در ایران هم این جنبش نقش بسیاری در سیاستهای کشور و شکلگیری انقلاب اسلامی داشته است.
عدالتخواهی و استکبارستیزی، همواره دو مولفه اصلی جنبش دانشجویی در ایران بودند و همین رویکرد در جریان تحولات انقلاب اسلامی موجب شد این جنبش نقشی مهم و تاثیرگذار در بین آحاد مردم ایفا کند و حرکاتی ماندگار همچون تسخیر لانه جاسوسی انجام دهد.
جنبش دانشجویی همیشه سعی داشته با تحولات جامعه ایران همسو باشد و بررسیها نشان میدهد که در سالهای آخر حکومت پهلوی هم دانشجویان به دنبال ایجاد دگرگونیهای بنیادی سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیک و... در نظام حکومتی آن زمان بودند و در محیط دانشگاه و مراکز آموزشی و کانونها و کتابخانهها و مساجد این تحرکات را دنبال میکردند.
مسلما جنبش دانشجویی در سالهای آخر حکومت پهلوی، کانون حرکتهای پیشرو و امیدبخش جامعه بوده و در این راه خونهای بسیاری را در میدان مبارزه برای آزادی و استقلال میهمنمان تقدیم کرده و با جانفشانی دانشجویان فداکار و آگاه، گذار از راههای دشوار استبداد و سلطه را ممکن کرده است.
یکی از جنبشهای دانشجویی که در شکلگیری انقلاب اسلامی نقش داشته، جنبش دانشجویی خوزستان است که در ادامه به بررسی نقش آن در پیروزی انقلاب میپردازیم.
دانشگاه شهید چمران اهواز که پیش از این دانشگاه جندی شاپور اهواز نام داشته یکی از قدیمیترین دانشگاههای کشور است که از زمانی که تاسیس شده (سال ۱۳۳۴) در تحولات سیاسی اجتماعی کشور نقش داشته و وارد مبارزات سیاسی شده است.
بررسیها نشان میدهد که جنبش دانشجویی در استان خوزستان و به خصوص شهرستان اهواز با تظاهرات و راهپیماییهای دانشجویی و صنفی مبارزات خود را آغاز کرده و هر چقدر که برخورد دستگاههای امنیتی رژیم پهلوی با این جنبش بیشتر میشده، دانشجویان با قدرت بیشتری به مبارزات خود ادامه میدادند و در دانشگاه جندی شاپور هم نقشآفرینی دانشجویان به این نحو بود که به بهانه هر مشکل صنفی و دانشجویی، تظاهرات و راهپیماییها را شکل میدادند و کلاسهای درس را تعطیل میکردند و در این مسیر درگیریهایی با دستگاههای امنیتی پیدا میکردند و در نهایت این اعتراضات را به خیابانهای اهواز کشاندند و مردم را با خود همراه کردند و اینگونه بود که دانشجویان در شکلگیری مبارزات درون شهری در آن زمان، نقش خود را ایفا کردند.
دانشگاه جندی شاپور اهواز نقطه عطف مبارزات دانشجویی شد
بعد از اینکه خبر مشکوک فوت دکتر شریعتی در خردادماه ۱۳۵۶ و شهادت فرزند مبارز امام خمینی (ره) در نجف اشرف به گوش جنبش دانشجویی خوزستان رسید، اهواز وارد مرحله جدیدی از نهضت شد و اعتراضات به شکل گستردهتری دنبال میشد و در پی آن، تعدادی از دانشجویان دانشگاه جندی شاپور هم بازداشت شدند.
خبر شهادت سید مصطفی خمینی در اهواز بازتاب بسیاری پیدا کرده بود و منجر به تشکیل تجمعاتی در خوابگاههای دانشگاه جندی شاپور شد و بعد از آن هم اعتراضات به سطح شهر کشیده شد و مردم با دانشجویان همراه شدند و با برپایی مجلس ترحیمی، تحرکات انقلابی خود را از سر گرفتند.
ناگفته نماند که در همان زمان و در جریان برگزاری مراسم ختم شهید مصطفی خمینی، عدهای از دانشگاهیان و فرهیختگان و مردم انقلابی اهواز به همراه نماینده امام (ره) در استان خوزستان راهی استان قم شدند و علاوه بر اینکه در مراسم ختم فرزند مبارز امام (ره) شرکت کردند، در راهپیمایی هم حضور پیدا کردند و باز هم یک نفر از آنان دستگیر شد.
مدتی بعد از این جریان هم ارتش و چماقداران رژیم پهلوی به مردم اهواز حمله کردند و عدهای شهید شدند، در پی آن هم جامعه دانشگاهی اهواز و انقلابیون شهر عزم خود را جزم کردند که به این حمله پاسخی قاطع دهند و در همین راستا فرمانده گارد دانشگاه اهواز را با ضرب گلوله مجروح کردند و بعد هم با صدور بیانیهای خواستار انحلال گارد و مجازات فرمانده گارد به اتهام شرارت شدند که این اقدام آنان نتیجه داد و او برای همیشه از این شهر رفت.
اعتراضات جامعه دانشگاهی اهواز در سطح شهر تا پیروزی انقلاب اسلامی همچنان ادامه داشت و بعد از این پیروزی که با اعلام رسمی امام خمینی (ره) اعتراضات خاتمه یافت و دانشگاهها و مراکز آموزشی بازگشایی شدند، جریانات سیاسی درون دانشگاهی هر کدام کنترل یکی از بخشهای دانشگاه را بر عهده گرفتند و ستادهای تبلیغاتی تشکیل دادند که این حاصل عدم کنترل امنیتی بر فضای دانشگاهی به دلیل خروج گارد از دانشگاههای استان بود.
در پی این عدم کنترل، برخی جریانات سیاسی دانشگاههای اهواز همچون سایر دانشگاههای کشور نسبت به ماهیت آموزش در دانشگاهها اعتراض داشتند و فعالیتهای گروههای چپ و را که مسلح هم بودند برنمی تافتند، به همین دلیل در بهار ۱۳۵۹ درگیریهایی در دانشگاهها به وجود آمد و به این ترتیب برای مدتی عرصه دانشگاهها به محل زد و خورد و حتی کشتار تبدیل شد که در نهایت منجر به تعطیلی چهار ساله دانشگاهها و برچیده شدن بساط فعالیت گروههای چپ و مارکسیست از دانشگاهها و آغاز جریانی به نام انقلاب فرهنگی شد.
در اهواز نیز تحت تاثیر همین فرایند، درگیریها و تنشهایی در دانشگاه جندی شاپور به وجود آمد که منجر به تلفات جانی شد. مرکز این درگیریها دانشکده علوم دانشگاه جندی شاپور بود چرا که جریانات سیاسی که بخشهایی از اتاقها و اماکن این دانشکده را در اختیار داشتند حاضر به بیرون رفتن از آنجا نبودند.
این ماجرا همچنان ادامه داشت تا اینکه اردیبهشت ۱۳۵۹ برنامهای تحت عنوان برگزاری نماز وحدت در دانشگاه جندی شاپور پیشبینی و نماز ظهر و عصر به امامت آیتالله جنتی در زمین چمن مقابل دانشکده کشاورزی برگزار شد و پس از برگزاری این نماز، درگیری بین گروههای سیاسی حاضر در دانشگاه که در اطراف این مراسم حاضر و آماده بودند آغاز و تیراندازی از سمت دانشکده علوم شروع شد.
به دنبال آغاز درگیریها علی جنتی، فرزند آیت الله جنتی که در آن زمان رئیس صدا و سیمای استان خوزستان بود از طریق رادیو و تلویزیون اطلاعیهای برای مردم خواند با این مضمون که مردم عزیز اهواز، عشایر قهرمان، عدهای از کمونیستها در دانشگاه اهواز با مردم درگیر شدهاند و هر کس میتواند خودش را برای کمک به مردم برساند. در پی آن هم جمعیت عظیمی از روستاهای اطراف و شهروندان اهواز با سنگ و چوب و چماق به طرف دانشگاه سرازیر شده و بعد از حدود دو ساعت افرادی را که در دانشکده علوم موضع گرفته بودند دستگیر کرده و آنها را به پشت هتل اهواز (بیمارستان ابوذر فعلی) منتقل کردند.
پس از دستگیری این افراد کمونیستهای طرفدار آنها و خانوادههایشان تظاهرات کرده و از اوایل شب تا صبح در اطراف خیابانهای زیتون علیه نظام شعار دادند. بلافاصله پس از این حادثه مردم نیز واکنشهایی نشان دادند و با تظاهرات و تجمعات خود خواستار مجازات دستگیرشدگان شدند. دادگاه انقلاب اهواز هم بعد از بررسی پرونده دستگیرشدگان و متهمان حادثه دانشگاه اهواز، تعدادی را محکوم به اخراج از دانشگاه و تعدادی را زندانی و تبعید کرد و بعدها پس از بررسی و پیگیریهای بیشتر، تعدادی را نیز محکوم به اعدام کرد؛ به این ترتیب حادثه دانشگاه اهواز به نقطه پایان خود رسید.
با گذشت بیش از ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، جنبش دانشجویی همچنان به نقشآفرینی خود در عرصه عدالتخواهی و استکبارستیزی ادامه میدهد و همواره شاهدیم که دانشجویان دغدغه حل مشکلات جامعه و پیگیری خواستههای مردمی برای احقاق حق را دارند و از هیچ خطایی که به ضرر نظام و انقلاب اسلامی باشد چشمپوشی نمیکنند.