یادداشت؛
از انتخابات تا دموکراسی
مهمترین انتخاب در کشور ما و شاید در کل کشورها انتخاب رئیسجمهور است که مردم با یک انتخاب آینده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه خود را انتخاب میکنند.
به گزارش شبکه اطّلاعرسانی «رهیاب»؛ مسلم غیبی فعال رسانهای پیرامون انتخابات در یادداشتی نوشت: تقریباً ۱۰۰ سال پیش اولین انتخابات در ایران برگزار شد، آن جا که در عهد قاجار و پادشاهی مظفرالدینشاه و در تاریخ ۲۶ مردادماه سال ۱۲۸۵ نظامنامه انتخابات برای اولینبار در تاریخ ایران تصویب و اجرایی شد. در اولین بهاصطلاح انتخابات در ایران و بهموجب مقررات این نظامنامه طول نمایندگی دو سال و همه نمایندگان ۱۵۶ نفر بودند که ۶۰ نفر از تهران و ۹۶ نفر از دیگر شهرستانها باید انتخاب میشدند.
در انتخابات آن روزها و حتی سالهای پس از آن زنان نه حق کاندید شدن و نه حق رأیدادن داشتند. حتی در اولین دوره انتخابات ایران هر کاندید باید حداقل ملکی به قیمت هزار تومان داشته باشد و یکی از شرایط احراز این ملک بود. یا مثلاً همه طبقات مردم در آن شرکت نداشتند و شرایط عجیبوغریبی که به دور از اصول دموکراسی و مردمسالاری بود.
سالها گذشت و با روی کار آمدن سلسله پهلوی که ایران میدان و جولانگاه نبرد تفکرات و روشنفکران غربی بود انتخابات از حال وهوای انتخابات آزاد به دور بود. انتخابات برای رژیم پهلوی صرفاً جهت نشاندادن شباهت به غرب بود. از کشف حجاب آغاز شد این شبیه شدنها تا برگزاری انتخاباتی که ممیزیها حرف اول و آخر را میزدند. همه مسئولان ارشد را شاه با مشورت سفرای غربی انتخاب و انتصاب میکرد و علناً و عملاً خبری از مردم و انتخاب مردم و میل و نیل مردم نبود.
سالها بعد و پس از پیروزی انقلاب و دولت موقت بازرگان انتخابات در ایران شکلی تازه به خود گرفت. شاید مهمترین انتخابات در طول تاریخ ایران انتخابات ۱۲ فروردین سال ۱۳۵۸ بود که رفراندومی بود برای جمهوری اسلامی و رکورد ۹۸ و ۲ دهم درصد آری به جمهوری اسلامی را رقم زد.
رکوردی که شاید تا ابد در هیچگاه دنیا اینچنین انتخاب محکمی را دیگر نبینیم. با شروع نظام جمهوری مردم مستقیماً میتوانستند نمایندگان مجلس و رئیسجمهور را خودشان انتخاب کنند. انتخاب بنیصدر که نه از طیف مذهبیها بود و نه حتی انقلابیون سرشناس، به دست مردم اتفاق افتاد، هرچند این انتخاب با بازی رسانهای بنیصدر آنجا که خود را وابسته به بیت امام میدانست و طوری وانمود میکرد که برخی از عوام تصور میکردند به دستور امام کاندید شده و میلی نداشته و اتفاقاً همین فریب و وانمودکردن رأی بالایی برای او به دنبال داشت؛ اما حقیقت ماجرا چیز دیگری بود که بعدها همهگان به آن پی بردند.
درطول تاریخ جمهوری اسلامی انتخابات نه تنها کمرنگ یا بیاثر نشد و نبود بلکه هرروز پررنگتر و مهمتر هم شد. انتخابات سال ۱۳۸۸ و مشارکت ۸۵ درصدی گواه بر این اثرگذاری است؛ اما مهمترین انتخاب در کشور ما و شاید در کل کشورها انتخاب رئیسجمهور است که مردم با یک انتخاب آینده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه خود را انتخاب میکنند.
انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۳ اما بوی دیگری دارد. نه تنها انتخاب یک فرد است بلکه انتخاب یک مسیر و راه است. راهی که رئیسجمهور فقیدمان شهید رئیسی آغاز کرده و سبک سیاقی از مسئولیت را نمایان کرد و نمادی شد برای مسئول انقلابی در گام دوم انقلاب اسلامی ایران، در نظامی که مردمسالار است ک مردم سالار و همه کاره آن هستند آزاد هستند تا دوباره به راه شهیدشان رای بدهند یا راه دیگری را جایگزین کنند.
درفقه اسلامی ما و به پیروی از ائمه مادامی که مردم انتخاب نکنند هیچ اجبار و اصراری نباید باشد حتی برای یک انتخاب اصلح. فلسفه نظام ما نیز همین است که با وجود روشنی راه و مسیر باز هم مردم هستند که باید بگویند چه میخواهند.
همان جا که در صدر اسلام و پس از رحلت پیامبر و به ناحق خلافت از مولاعلی گرفته شد اما مولایمان علی ۲۵ سال سکوت کرد و خانهنشین شد تا مردم به اشتباه خود پیبردند و دوباره اورا انتخاب و انتصاب کردند و بر مسند خلافت نشاندند. داستان خلافت امیرالمومنینعلی(ع) نمونه کاملی از مردمسالاری در آئین و نظام ماست که گاهی هرچند افراد شایسته و بایسته وجود دارند و باید تلاش کرد تا مردم آگاه شوند بر انتخاب کارآمد و توانا، اما اگر مردم به هردلیلی و روشی انتخابی غیر داشتند و به موجب شعار مردمسالاری، باید به خواست آنها احترام گذاشت.
در طول انتخابات ریاستجمهوری وظیفه همهگان معرفی افراد صالح، توانا و انقلابی خواهد بود و آگاه کردن مردم به جلوههای شخصیتی یک رئیسجمهور برای اداره کشور انقلابی و متذکر شدن اینکه هرگز مردم از اصول اساسی خود کوتاه نمیآیند و رئیسجمهور با خلاقیت و مدبر بودن خود این مسیر روشن را با سرعت بیشتر و استفاده از استعدادهای مادی و معنوی کشور، پیشبرندهگی و پیش روندهگی را سرلوحه اداره جامعه اسلامی کند.
انتهای خبر/