
نهجالبلاغه، حکمت ۹؛
به دنیای فانی و زودگذر دلخوش نباشید
امام علی (علیهالسلام) فرمود: وقتی که دنیا به قومی روی آورد، خوبیهای دیگران را به آنها عاریت دهد و چون پشت کند، خوبیهایشان را از ایشان بستاند.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «رهیاب»؛ نهجالبلاغه حکمت نهم امام علی (علیهالسلام) قَالَ: إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى «قَوْمٍ أَعَارَتْهُمْ مَحَاسِنَ غَيْرِهِمْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُمْ سَلَبَتْهُمْ مَحَاسِنَ أَنْفُسِهِمْ» أَحَدٍ، أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ، سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِه.
امام علی (علیهالسلام) فرمودند: وقتی که دنیا به قومی روی آورد، خوبیهای دیگران را به آنها عاریت دهد و چون پشت کند، خوبیهایشان را از ایشان بستاند.
اقبال و ادبار دنیا:
امام در این کلام عبرتآموز به دگرگونی حال مردم در برابر کسانی که دنیا به آنها روی میکند یا پشت مینماید اشاره کرده میفرماید: «هنگامی که دنیا به کسی روی آورد نیکیهای دیگران را به او عاریت میدهد و هنگامی که دنیا به کسی پشت کند نیکیهای خودش را نیز از او سلب مینماید»؛ «إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَی أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ، وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ».
این یک واقعیت است که شواهد فراوان تاریخی دارد؛ هنگامی که انسانهایی چه در امر حکومت و سیاست و چه در امور اجتماعی و اقتصادی و چه در علوم و دانشها مشهور و معروف میشدند بسیاری از کارهای خوبی را که دیگران انجام داده بودند به آنها نسبت میدادند.
ابن ابیالحدید در شرح نهجالبلاغه خود میگوید: بسیاری از اشعار خوب را دیدهایم که چون گویندهاش ناشناخته بود از او نفی میکردند و به افراد مشهور در شعر نسبت میدادند، بلکه کتابهایی در فنون و علوم از اشخاص غیرمشهور وجود داشته که آن را به صاحبان نبوغ و شهرت نسبت دادهاند.
نیز اشاره به داستان «جعفر برمکی» میکند که در آن زمان که مورد قبول «هارونالرشید» بود و اسم و شهرتش در همهجا پیچید، هارون او را در کیاست، سخاوت، فصاحت و مانند آن از برترینهای روزگار میشمرد؛ در فصاحت برتر از «قُسّ بن ساعده»، در سیاست بالاتر از «عمر بن خطاب» و در زیبایی زیباتر از «مصعب بن زبیر» و در عفت پاکدامنتر از یوسف و... «درحالیکه واقعاً چنین نبود.» ولی هنگامی که نظر هارون درباره او تغییر کرد صفاتی را هم که داشت مورد انکار قرار داد.(۱)
چرا چنین است؟ دلیل آن چند چیز است:
نخست این که متملقان و مداحان برای نزدیکشدن به این افراد دروغهای زیادی به هم میبافند و به آنها نسبت میدهند و زبان به زبان نقل میشود، کمکم اشخاص باور میکنند که واقعیتی در کار است و بهعکس، کسانی که نسبت به افرادی حسادت دارند و به هنگام قدرت آنها نمیتوانند چیزی درباره آنها بگویند وقتی قدرتشان از دست رفت هر نسبت ناروایی را به آنان میدهند و تمام فضایلشان را نیز زیر سؤال میبرند.
علت دیگر این است که یکی از صفاتی که در بسیاری از افراد به طور طبیعی دیده میشود قهرمانسازی است؛ سعی دارند کسانی را بهعنوان قهرمان در فنون و علوم و مسائل مختلف به جهان عرضه کنند و همین امر سبب میشود که محاسن دیگران را بهحساب آنان بگذارند و در مقابل، عدهای بهاصطلاح حس ضعیفکشی دارند که اگر کسی در جامعه ضعیف و ناتوان شد، هر بلایی بتوانند به سرش میآورند.
بهیقین یک جمعیت مؤمن و سالم و باانصاف از این امر برکنارند. اقبال و ادبار دنیا نسبت به افراد در نظر آنها تأثیرگذار نیست همیشه حق را میگویند و از حق طرفداری میکنند.(۲)
منابع:
(۱): شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج ۱۸، ص ۱۸.
(۲): سند گفتار حکیمانه: صاحب کتاب مصادر نهجالبلاغه از «مسعودی» نقل میکند که «ضرار بن ضمرة» که از یاران نزدیک علی (علیهالسلام) بود روزی بر معاویه وارد شد. معاویه از او خواست تا اوصاف علی (علیهالسلام) را برایش شرح دهد او نیز اوصافی از آن حضرت را بر شمرد «همان چیزی که در حکمت ۷۷ خواهد آمد» آن گاه معاویه گفت: بیشتر بگو. او نیز جملههای دیگری درباره آن حضرت نقل کرد از جمله گفت: «و ساعتهُ یَقُولُ ذاتَ یَوْم إنَّ هذِهِ الدُّنْیا إذا أقْبَلَتْ...»؛ «مسعودی قبل از سیّد رضی میزیسته است» بعد از سیّد رضی نیز قاضی قضاعی در کتاب دستور معالم الحکم و آمُدی در غررالحکم و نویسنده الآداب در کتاب خود این جمله را با تفاوتهایی نقل کردهاند «که نشان میدهد از منبع دیگری گرفتهاند». «مصادر نهجالبلاغه، ج ۴، ص ۱۱ و ۱۲». این جمله نورانی در تحفالعقول که قبل از نهجالبلاغه تألیف شده است نیز با تفاوتی در ضمن کلمات قصار علی (علیهالسلام) آمده است «تحفالعقول، ص ۳۸۲».
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!