بررسی شد؛
بلوف یا واقعیت تهدیدات اسرائیل
جدای از بلوف یا واقعی بودن این تهدیدات، نکاتی وجود دارد که تیغ تهدید رژیم صهیونیستی را کند کرده و مانع از اقدام انتحاری آن میشود. نکاتی وجود دارد که توجه به آنان خالی از لطف نیست.
به گزارش شبکه اطّلاعرسانی «رهیاب»؛ خط خبری همه رسانهها و خبرگزاریهای دنیا در چند روز گذشته این بوده که اسرائیل خود را برای پاسخی سخت و بازدارنده به جمهوری اسلامی در یکی دو روز آینده مهیا کرده و تأسیسات نفتی، مراکز هستهای و پایگاههای نظامی ایران هدف این حمله خواهند بود.
جدای از بلوف یا واقعی بودن این تهدیدات، نکاتی وجود دارد که تیغ تهدید رژیم صهیونیستی را کند کرده و مانع از اقدام انتحاری آن میشود. نکاتی وجود دارد که توجه به آنان خالی از لطف نیست.
در وهله اول باید گفت: غرب امکان پیشبینی دقیق از نوع واکنش ایران به اقدام احتمالی را اسرائیل را ندارد که این امر کار را برای این رژیم و پشتیبانان آن سخت کرده است.
حامیان اسرائیل، نگران عبور محتمل جمهوری اسلامی از نقطه گریز هستهای هستند. امری که اصلیترین خطقرمز غرب در رابطه با ایران محسوب میشود.
استفن والت نظریهپرداز آمریکایی شهیر علم روابط بینالملل در مقالهای که در روز دوم اکتبر در مجله فارین پالیسی منتشر کرد در اشارهای به اقدامات اخیر اسرائیل علیه محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران در قسمت مهمی از این گزارش عنوان کرده: متأسفانه، این رویدادها و اقدامات این احتمال را بیشتر میکند که سران ایران تصمیم بگیرند که یک زرادخانه هستهای بسازند.
اسرائیل به آنها انگیزههای بیشتری میدهد تا بازدارندگی نهائی را بخواهند. اگر این اتفاق بیفتد، «اقدامات» اخیر اسرائیل بسیار کوتهبینانه به نظر میرسد.
والت با انتقاد از کوبیدن نتانیاهو بر طبل پیروزی پس از ترور شهید نصرالله، وی را با جورج بوش پسر در زمان پایان عملیات نظامی آمریکا در عراق مقایسه کرد.
وی عنوان داشت: ممکن است نتانیاهو همان اشتباه بزرگ جورج دبلیو بوش را مرتکب شود.
این تحلیلگر ارشد آمریکایی افزود: در ۱ می ۲۰۰۳، جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور ایالات متحده، بر روی ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن فرود آمد. او که زیر بنری که روی آن نوشته شده بود «مأموریت انجام شد» ایستاده بود، پایان عملیات رزمی بزرگ در عراق را اعلام کرد.
او با افتخار اعلام کرد: «ایالات متحده و متحدان ما پیروز شدند». با این حال، شرایط در عراق بهزودی بدتر شد و تصمیم او برای حمله اکنون بهعنوان یک اشتباه بزرگ استراتژیک تلقی میشود.
همچنین رژیم صهیونیستی بدون حمایت غرب که مورد اعتراف رهبران غربی نیز قرار دارد، هرگز قادر به رویارویی با جمهوری اسلامی نیست.
عدم حمایت غربیها از اسرائیل، نابودی آن را به همراه دارد و حمایت لجستیکی و مالی از آن نیز، تمرکز غرب در جنگ اوکراین را بر هم خواهد زد و روسیه را به پیروزی نهایی در این جنگ نزدیک میسازد. این قضیه سردرگمی آشکاری را در مواجهه غربیها با تنشهای روزافزون منطقه خواهد داشت.
البته نباید فراموش کرد جمهوری اسلامی بهصورت رسمی پایان سیاست مماشات و خویشتنداری خود را بهطرف غربی اعلام کرده و پاسخ ایران به اقدام احتمالی اسرائیل را خردکننده، ویرانگر و شامل تمامی تأسیسات حیاتی، زیرساختها، پایگاههای نظامی و پالایشگاهها عنوان کرده است. آن هم با موشکهایی که هنوز چشم دنیا به جمال آنها روشن نشده است!
از سوی دیگر نیز در تبوتاب تحولات سریع و پیچیده منطقه و خلأ رهبران بزرگ مقاومت، از حضور دشمنشکن رهبر معظم انقلاب در جمعه نصر که پای در میان امت گذاشتند و همچون همیشه معادلات دشمن را برهم زد، نباید غافل شد. ایشان با تمرکز بر مسائل لبنان و غزه و اجتناب از پرداخت به برخی نگرانیها و تحلیلهای غلط ارائه شده که آینده کشور را همراه با مخاطره میدانست؛ بهصورت قاطع، آرامش داخل کشور را به رخ کشیدند.
طی روزهای گذشته و پس از عملیات «وعده صادق دو» که رهبر انقلاب آن را کار درخشان «نیروهای مسلح» دانستند، برخی با تصور شرایط جدید در کشور، در انتظار بودند که سخنان رهبر معظم انقلاب به سمت داخل کشور جهت یافته و رفع نگرانیها و آمادهسازی کشور برای ورود به فضای متفاوت، برجسته شود؛ اما خطاب ایشان به امت اسلامی در بخش نخست خطبه اول و اختصاصدادن خطبه دوم به مردم لبنان و غزه برای مردم غیرمنتظره بود.
رهبر انقلاب در چینش تکوجهی خطبهها و تمرکز بر کلان مسئله محور مقاومت، یک پیام ضمنی ولی روشن و امیدبخش داشت:
اطمینان از اینکه «کار در لبنان تمام خواهد شد و با شکستهشدن دندان گرگ خونآشام، جمهوری اسلامی ایران همچنان بهعنوان قلب مقاومت، آرام و در وضعیت سفید به مدیریت صحنه خواهد پرداخت»
از این رو باید ارزندهترین پیام مخابره شده از متن، محتوا و روح حاکم بر ادبیات سخنان رهبری دانست.
انتهای خبر/