حالت تاریک
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن رهیاب خبر هستید؟
تأسی به حضرت زهرا ضرورتی راهبردی است
یادداشت؛

تأسی به حضرت زهرا ضرورتی راهبردی است

کارشناس مهدویت در یادداشت خود نوشت: تأسی به حضرت زهرا (س) در عصر غیبت صرفاً یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه ضرورتی راهبردی برای تحقق انتظار فعال و تمدن‌ساز است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی شبکه اطّلاع‌رسانی «رهیاب»؛ حجت‌الاسلام والمسلمین علی صالحی در یادداشتی نوشت: در هندسه‌ معرفتی و راهبردی تشیع، حضرت صدیقه طاهره (س) صرفاً یک شخصیت تاریخی مقدس در حافظه‌ عامه و خاصه نیست که از حیث نسب، به‌عنوان دختر پیامبر عظیم‌الشأن (ص) شناخته شود؛ بلکه حقیقتی زنده و جاری است که در مقام معیار بندگی، ولایت‌پذیری و انسانیت، نقش‌آفرین و راه‌نماست. 

سلوک رفتاری ایشان گواه آن است که عصمت و حجیت، در تمامی ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی و معرفتی، به‌گونه‌ای منسجم و یکپارچه تحقق و تجلی یافته است.

امام زمان(عج) در بیانی نورانی می‌فرمایند: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ»؛ بدین‌سان، حضرت زهرا (س) نه‌تنها در مقام مادر، بلکه به‌مثابه الگویی کامل برای امام معصوم معرفی می‌شود. این تعبیر، در کنار فرمایش امام حسن عسکری (ع) که فرمودند: «نحن حجة‌الله على الخلق و فاطمة حجّة علينا»، جایگاه راهبردی و بی‌بدیل حضرت زهرا (س) را در منظومه‌ ولایت روشن می‌کند؛ جایگاهی که ایشان را به معیار سنجش بندگی، ولایت‌مداری، حجیت و حقیقت انسانیت بدل کرده است.

در عصر غیبت، تأسی به حضرت زهرا(س) صرفاً یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه ضرورتی راهبردی برای تحقق انتظار فعال و تمدن‌ساز است. منتظر واقعی، باید فاطمی باشد؛ یعنی در بندگی، خالص و بی‌ادعا؛ در دفاع از ولایت، استوار و آگاه؛ در تربیت نسل، بصیر و مهربان؛ و در مواجهه با ظلم، مقاوم و مظلوم‌پذیر. 

ظهور، از مسیر فاطمی می‌گذرد و این مسیر، نیازمند بازخوانی مستمر سیره‌ حضرت زهرا (س) در سطوح رفتاری، معرفتی و اجتماعی است.

از منظر قرآن کریم، الگو بودن زنان صالح، هرگز به دایره‌ زنان محدود نشده است. در سوره تحریم، خداوند دو زن را به‌عنوان نمونه‌هایی برجسته برای همه‌ اهل ایمان معرفی می‌کند: «وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا ٱمْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» (تحریم، آیه ۱۱) و در ادامه می‌فرماید: «وَمَرْيَمَ ٱبْنَتَ عِمْرَٰنَ...» (تحریم، آیه ۱۲) نکته‌ کلیدی در این آیات، تعبیر «لِّلَّذِينَ آمَنُوا» است؛ یعنی این دو زن، الگوهایی برای همه‌ مؤمنان‌اند، نه صرفاً برای زنان. بنابراین، این الگو، نه‌فقط برای زنان در نقش همسر و مادر، بلکه برای مردان در عرصه‌ مسئولیت، برای نخبگان در حوزه‌ تحلیل و برای منتظران در مسیر مهدوی، راهنما و معیار است.

حضرت زهرا (س)، با کوتاه‌ترین عمر، بلندترین قله‌های بندگی و بصیرت را فتح کردند و این نشان می‌دهد که الگو بودن ایشان، ریشه در حقیقت وجودی و سلوک الهی دارد.

از این منظر، تأسی به حضرت زهرا (س)، یک ضرورت راهبردی در تربیت انسان منتظر است. همان‌گونه که امام عصر (عج)، ایشان را «أسوة» خویش معرفی می‌کند، هر منتظر ظهور نیز باید در سلوک فردی و اجتماعی، از حضرت زهرا (س) الگو بگیرد. البته نباید از نظر دور داشت که الگو بودن حضرت صدیقه طاهره (س)، به معنای رسیدن به مقام عینی و تام ایشان نیست، چراکه چنین مرتبه‌ای دست‌نیافتنی است. مقصود، تلاش برای شباهت‌یابی و اقتباس از سیره‌ فاطمی در حد وسع و ظرفیت انسانی است. مأیوس شدن از قله‌های کمال، با روح بندگی و حرکت در مسیر ولایت‌مداری ناسازگار است؛ بلکه باید با امید و اخلاص، در مسیر بندگی، تبعیت از ولی زمان، و ساده‌زیستی گام برداشت. روحیه‌ قناعت، وارستگی، و بی‌اعتنایی به مظاهر تجمل، از شاخص‌های برجسته‌ سلوک فاطمی است؛ چه آنکه مدپرستی، چشم‌و‌هم‌چشمی، و تجمل‌گرایی، با روح انتظار، بندگی و سبک زندگی منتظرانه، در تعارض است.

در نهایت، حضرت زهرا (س) در منظومه‌ راهبردی مهدوی، نه‌فقط یک الگوی رفتاری، بلکه یک معیار معرفتی و تمدنی‌ هستند. هر گام در مسیر ظهور، باید با تأسی به ایشان برداشته شود و این تأسی، نیازمند بازتعریف سبک زندگی، بازخوانی معرفت دینی و بازسازی اراده‌ اجتماعی در پرتو سیره‌ فاطمی است.

نویسنده: حجت‌الاسلام والمسلمین علی صالحی، کارشناس مهدویت

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!