رهیاب گزارش می دهد؛
تک فرزندی و چالش تربیت نسل آینده جامعه
تک فرزندی به فرزند، خانواده و جامعه آسیب می زند لذا برای اصلاح نگرش غلط تک فرزندی نیاز به فرهنگ سازی و آموزش باید اولویت خانواده و جامعه باشد.
به گزارش « رهیاب» یکی از مسائل آسیب زای دهههای اخیر کشور مقوله تک فرزندی است، تک فرزندی به فرزند، خانواده و جامعه آسیب می زند و باید از آن دوری کرد.،برای اصلاح نگرش غلط تک فرزندی نیاز به فرهنگ سازی و آموزش داریم، سالهای سال در گوش ما خواندند فرزند کمتر زندگی بهتر و این ملکه ذهن ما شد اما الان متوجه شدیم این شعار اشتباه است.
یادمان نرود جمعیت هر کشوری یکی از مولفههای قدرت و اقتدار آن کشور است، زمانی که جمعیت کشوری به سمت سالمندی برود، زمینه هجمه در عرصههای مختلف جهت ضربه به اقتدار آن کشور فراهم میشود ، چون همه افراد آن جامعه عده ای ناتوان هستند که پتانسیل انجام هیچ کاری را ندارند.
از سوی دیگر نیز رشد اجتماعی کشور وابسته به نیروی جوان، خوش فکر و خلاق است، ما با آسیب هایی رو به رو هستیم که اگر به موقع جلوی آنها را نگیریم در آینده باید برای هرکدام پاسخگو باشیم، به همین جهت مقابله با تک فرزندی باید جزو دغدغه های هر فرد ایرانی باشد.
تغییر نگرشها و سبک زندگی نیاز به همراهی آموزش و پرورش، صدا وسیما و سازمانهای مردم نهاد و به طور خاص آحاد مردم وظیفه دارند تا در راستای تغییر سبک زندگی و نگرشهای مبتنی بر تک فرزندی گام بردارند.
متاسفانه نسل امروز با گذشته تفاوتهای زیادی دارد، اگر در قدیم خانوادهها پرجمعیت بودند و فضاهای خانهها را صدای بچهها پُر میکرد امروز سکوت خانههای بی فرزند یا تک فرزند را صدای بازیهای کامپیوتری یا حیوانات خانگی شکسته است.
مشکلات اقتصادی و اشتغال در سالهای اولیه ازدواج منجر شده تا زوج های جوان یا علاقه ای به فرزند آوری نداشته یا اینکه یک فرزند را برای یک خانواده کافی بدانند.نسل جدید با استرس و فشارهای روحی زیادی برای تربیت فرزند خود مواجه هستند.
طی سالهای اخیر تک فرزندی شیوع بیشتری پیدا کرده که حاصل آن کودکانی تنها، افسرده و گاهاً پرخاشگر بوده، کودکانی که همبازی شان موبایل و تبلت و کامپیوتر شده و لذت داشتن خواهر یا برادر را نمی چشند.
تک فرزندها از طریق ارتباط با والدین یا پدربزرگ و مادربزرگ خود مهارتهای ارتباط را میآموزند اما کودک نیاز به برقراری ارتباط با همسالان خود دارد، زیرا قرار داشتن کودک در میان هم سن وسالهایش به دلیل جلوگیری از اختلالات رفتاری و آسیب نقش کلیدی در شکل گیری تعاملات اجتماعی او خواهد داشت.
اما با این حال بسیاری از خانوادهها تک فرزندی را دلیل مهمی برای تربیت اصولی کودک میدانند اما آیا واقعاً این دیدگاه درست و منطقی است؟این موضوع باید از سه سطح مورد بررسی قرار بگیرد و مشخص شود چه آسیب هایی را به خود تک فرزند، والدین و اجتماع وارد می کند.
طبق تحقیقات صورت گرفته یکی از دلایل تک فرزندی این است که وقتی زوج های جوان اولین فرزند خود را می آورند، به دلیل بی تجربگی و ناپختگی خودشان ممکن است اذیت شوند، به همین جهت می گویند ما چون برای بچه اول خیلی سختی کشیدیم دیگر بچه دوم نمی خواهیم.
دومین دلیل خانوادهها را تغییر سبک زندگی از تأثیرات محیطی این است اکثرخانوادهها معتقدند شرایط عوض شده و بر همین مبنا سبک زندگی آنها نیز تغییر کرده، یعنی خانواده ها به سمت رفاه و آسایش و رسیدگی به تفریحات خودشان رفته اند و به نوعی تحت تأثیر محیط قرار گرفتهاند.
مورد سوم مسائل اقتصادی ،تربیتی و امکانات رفاهی است، خانواده ها فکر میکنند اگر فرزند کمتری داشته باشند هم از لحاظ اقتصادی شرایط خوبی دارند هم از لحاظ تربیتی و رفاهی کودک شان وضعیت مناسبی دارد اما تمام این دلایل واهی است واگر بصورت منطقی و واقعی نگرش شان را عوض کنند خودشان هم به این اشتباه پی می برند.
اگر از لحاظ اقتصادی بررسی کنیم می بینیم خانوادههایی که از در سطح بالایی در جامعه هستند یا بی فرزند هستند یا تک فرزند، پس مسائل اقتصادی دخیل نیست که اگر بود خانوادههایی که از لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی دارند باید بیش از سه فرزند داشته باشند در حالی که اینطور نیست.
از لحاظ تربیتی نیز میگویند اگر یک بچه داشته باشند راحت تر میتوانند به او رسیدگی کنند اما این هم بهانه دیگر است ، چرا که وقتی مادر یک فرزند داشته باشد تجربه اش از مادری که سه فرزند دارد کمتر است.کسی که بچه های بیشتری دارد با خود بررسی میکند و میگوید فرزند اولم را اینگونه تربیت کردم پس من اینجاها اشتباه عمل کردم یا مطالعه میکند و علم فرزند پروری اش را بالا می برد چون فرزند پروری یک مهارت است که باید آموخته شود، اما مادری که تک فرزند دارد فکر می کند مدینه فاضله است و دنبال یادگیری نمی رود و تجربه اش در حد یک بچه باقی می ماند، پس نمی تواند او را درست تربیت کند.
مسأله بعدی امکانات رفاهی است، یک بچه تک فرزند خواهر و برادری نداردکه با آنها در بازی رقابت کند، مهارت اجتماعی اش را بالا ببرد و تصمیم گیری و حل مسأله را یاد بگیرد، خانواده این کمبود را با تلویزیون، تبلت و بازی های کامپیوتری برای او جبران می کنند اما آیا یاین ابزارها می تواند الگوی رفتاری کودک باشد؟
اثرات تک فرزندی در بزرگسالی
قطعا تک فرزندی باعث خواهد شد بچه در بزرگسالی افسرده، منزوی و تنها شود و با ورود به اجتماع احساس سرخوردگی کند، چون خود رأی و خودخواه است و یاد نگرفته یک جاهایی باید از حق خودش بگذرد و آنچه را که درخواست میکند کنار بگذارد،کمال گرا میشود زیرا در خانواده بنا بر این بوده که هر آنچه نیاز کودک است در آن واحد برایش فراهم شود ، اما آیا اجتماع هم به این درخواست او پاسخ مثبت می دهد؟
این بچه حتی وقتی تشکیل خانواده می دهد گذشت و صبوری را بلد نیست و نمیداند آنچه را که دارد باید با شریک زندگی اش قسمت کند، همین هم باعث میشود در زندگی زناشویی و محیط کاری به مشکل بخورد.
درست است که ممکن است از لحاظ تحصیلی یا علمی در سطح بالایی قرار بگیرند چون مدام با بزرگسالان سروکار داشتند اما زود بالغ میشوند و کودکی نمیکند در حالی که رشد مراحلی دارد که باید گام به گام طی شود.
چندفرزندی باعث سلامت روان پدر و مادر می شود
پژوهشگران معتقدند چندفرزندی باعث سلامت روان پدر و مادر میشود، ، پدر و مادری که دوتا بچه دارند با هرکدام از بچهها که بازی میکنند کودک درون شان خودشان به روز میشود و همین کودکی کردن با بچهها باعث سلامت روان پدر و مادر میشود، به همین جهت هم میبینیم کسانی که چند فرزند دارند با نشاط تر و پر انرژیتر هستند اما کسانی که یک فرزند دارند حتی حال و حوصله بازی با همان یک بچه را ندارند.
والدین تک فرزند فقط این تصور اشتباه را دارند که برای فرزندشان سنگ تمام میگذارند چون عملاً ما با پدر و مادرهای بی حوصله ای مواجه هستیم که آنقدر درگیر تفریحات و مسائل شخصی هستند که تقریباً همه چیز را به بچه ترجیح میدهند.
می گویند بچه مان را مهد کودک میبریم، مگر بچه چند ساعت در مهد کودک است؟ تعامل بچه با خواهر و برادرش 24 ساعته است و مرتب دارد تجربه و مهارت کسب می کند، آزمون و خطا میکند و می داند که نیازهای جنس مخالف متفاوت است.
بچه ای که نه خواهر داشته نه برادر با جنس مخالف هم به مشکل میخورد چون نمیداند جنس مخالف با خودش متفاوت است، همین باعث میشود تا در بزرگسالی و در زندگی مشترک هم به مشکل بخورد.
سندرم آشیانه خالی ارمغان تک فرزندی برای والدین
پدر و مادرها میگویند این یک بچه عصای پیری ماست، با توجه به شرایط فعلی و بروز حوادث و بیماریهای گوناگون و ناگهانی که کرونا یک نمونه مشخص آن بود، آیا میتوانیم بگوییم این بچه تا زمان پیری پدر و مادر با آنهاست؟
از طرف دیگر وقتی تک فرزند ازدواج میکند ، پدرومادر دچار سندرم آشیانه خالی میشوند و تنهایی ناگهان به سراغشان میآید، یکی دیگر از مشکلات تک فرزندی این است که پدر و مادر تمام آمال و آرزوهای خود را در همان تک فرزند میبینند و ناخواسته فشاری را به این بچه وارد میکنند خارج از توان و ظرفیت اوست، چرا که میخواهند و توقع دارند که تک فرزندشان آرزوهای از دست رفته خودشان را برآورده کند.
تمام اینها باعث میشود که تک فرزند هنگام بچه دار شدن خلاف والدین خود رفتار کرده و به چند فرزندی رو بیاورد چرا که دوست ندارد فرزندش مثل خودش از تنهایی آسیب ببیند.
ما ضربه شعار غلط «فرزند کمتر زندگی بهتر» را می خوریم
در تمامی اجوامع ، نیروی کار مولدی که چرخ اقتصاد را می چرخاند نیروی کار جوان است، اگر هر خانواده به سمت تک فرزندی سوق پیدا کند،در آینده چه کسانی چرخ اقتصاد را می چرخانند؟ آیاسالمندان پویایی ، نشاط و خلاقیت لازم را دارند که چرخ اقتصاد را بچرخانند؟
از سوی دیگر افزایش جمعیت سالمند هزینههای گزافی را برای دولت به همراه دارد و تک فرزندان هم نمی توانند به تنهایی مشکلات و مسائل پدرومادر را مدیریت کنند، شما ببینید جامعه ما به چه سمتی در حرکت است.
همه چیز در رفاه خلاصه نمیشود، همه ما مسلمان هستیم و در کشور مسلمان زندگی میکنیم، خدا گفته فرزند را به شما میدهم و همراه او برکت و رحمت را روانه زندگیتان می کنم. چرا بچه ها نباید خاله و عمه و دایی و عمو داشته باشند؟ چرا خودخواهی والدین باید در حدی باشد که بچه ها را از نیازهای اساسی و طبیعی شان محروم کنند؟این نگرش ها به نسل های آینده آسیب می زند و ما باید در قبال این آسیب ها پاسخگو باشیم.
پایان پیام/