12 سرفصل در رابطه بینظیر مردم ایران و قرآن؛
قرآن، کتاب محبوب ایرانیها است
قرآن کتابی برای همه مردم است و جنس فعالیتهای قرآنی نیز نه فقط صرفاً برای علما یا قاریان و حافظان بلکه باید برای عموم مردم دوستداشتنی و جذاب باشد.
به گزارش شبکه اطّلاعرسانی «رهیاب»؛ علیرضا معاف در یادداشتی، ۱۲ فصل دررابطهبا رابطه بینظیر مردم ایران با قرآن کریم را این گونه توصیف کرد و نوشت:
۱-ابن سینا تعبیر لطیف و ظریفی درباره قرآن دارد که اگر نویسنده کتابی با ۱۱۴ فصل، هر فصل و همه فصلها را با یک جمله محبتآمیز و حاوی دو کلمه رحمان و رحیم آغاز کند، هر مخاطبی میفهمد که صاحب آن کتاب، هدفی جز اظهار محبت به تودههای مردم و جلب قلوب آنها به مفاهیم آن کتاب نداشته است و چه خوب که انسانها نیز با این اظهار رحمت الهی، محبتورزی متناظر و متناسب و متوازن کنند. چه خوشحالی و خوشوقتی از این والاتر که امسال نیز «محفل» خروشید و «زندگی با آیهها» جوشید و «نمایشگاه قرآن» درخشید و نهایتاً مردم ایران در عشقورزی به قرآن شوریدند و شهره شهر رمضان شدند.
۲- نظرسنجیهای دقیق از افکار و نگرشهای ایرانیان در سالهای اخیر نشان میدهد که با وجود دوقطبیهای شدید اجتماعی و تعارضات فرهنگی متعددی که در برخی حوزهها مانند عفاف و حجاب رخ داده است، اما نگرش ایرانیان به قرآن کریم کماکان در بهترین وضعیت قرار دارد و ۹۵ درصد ایرانیان، قرآن را کتابی «مقدس و آسمانی و بهشدت قابلاحترام» میدانند و ۹۸ درصد ایرانیان، با توهین به قرآن «کاملاً مخالفاند» و ۹۶ درصد ایرانیان از توهین غربیها به قرآن «ناراحت و منزجر» هستند.
درباره نسبت مردم و دین و پیرامون میزان دینداری مردم ایران قبلاً مطالبی نگاشته و برای سؤال «آیا مردم ایران در دوران جمهوری اسلامی، دیندارتر شدهاند یا نه؟» پاسخهای تفصیلی ارائه نمودهام. در این مقال قصد دارم باتوجهبه رخدادهایی نظیر برنامه تلویزیونی محبوب محفل، استقبال کمنظیر مردم از نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم و محفل قرآنی صدهزارنفری امام حسنیها، پدیده دینداری ایرانیان از منظر ارتباط با قرآن و محبوبیت این کتاب آسمانی در میان مردم را واکاوی و تشریح کنم.
سال گذشته به مناسبت مهمانی ده کیلومتری غدیر، در یادداشتی نوشتم: «نظام جمهوری اسلامی دانسته و خواسته و البته توانسته که باتوجهبه مناسک جمعی و اجتماعات دینی، گرایش مردم به مفاهیم دینی و آموزههای دین را افزایش دهد و توجه مردم به امور دینی را جلب کند... گرایش مردم به دین در چهار دهه اخیر افزایش تصاعدی و جهشی و لگاریتمی داشته است و این افزایش قابلتوجه را هم با «نظرسنجی» و هم با منطق دیگری که ارزیابی «ترندها» و بررسی «روندها» است میتوان اثبات کرد.» عین همین گزاره درباره مناسک قرآنی و گرایش مردم به قرآن نیز قابلبیان و اثبات است.
رهبر انقلاب نیز در تجلیل از گرایش رمضانی مردم به قرآن در دیدار دانشجویان با ایشان، روز ۱۹ فروردین امسال فرمودند: «امسال بحمدالله ماه رمضان، ماه رمضانِ خوبی بود، بخصوص رواج قرآن، تلاوت قرآن، برای بنده خیلی خرسندکننده بود. اینکه در شهرهای مختلف، افراد متعدّدی، گاهی حتّی نوجوانهایی به این خوبی، به این روانی، گاهی از حفظ، قرآن تلاوت میکنند - این یکی از آرزوهای بزرگ بنده بود که بحمدالله میبینم دارد تحقّق پیدا میکند و تحقّق پیدا کرده - بارها خدا را شکرگزاری میکنم. هر چه میتوانید با قرآن مأنوس بشوید؛ همه چیز در قرآن هست که با تدبّر در قرآن (به دست میآید)؛ البتّه این تدبّر با راهنمایی باید همراه باشد.»
۳- عشق به قرآن همانند اشک بر اهلبیت نعمتی است که کمش زیاد است و زیادش کم است. قرآن نه زمینی و نه زمانی است. نه متزمّن به زمانِ اینجایی و نه متمکّن به مکانِ اینجایی است. قرآن، ملکوتی است و ملکوتی برتر از زمان و زمین است. پژوهندگان و اندیشهوران و اندیشهورزان قرآنی همگی باید دلایل شوقوذوق و سوق مردم ایران به قرآن را بررسی کنند و دلایل این سرمستی و دلمستی که خود قرآن با تعبیر «و سقاهم ربهم شراباً طهوراً» وصفش میکند را به گفتگو بگذارند. من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم/ تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم.
قرآن کریم بهعنوان تنها کتاب آسمانی غیر محرّف موجود که کلام خدا، زبان وحی و اصلیترین منبع دین و معرفت دینی ما مسلمانان است، مقدسترین کتاب (شاید پدیده) در میان ایرانیان است؛ احتمالاً خانه هیچ مسلمانی در ایران را نتوان پیدا کرد که حداقل یک جلد کلامالله در آن موجود نباشد. البته بدیهی است میزان ارتباط و انس با قرآن تشکیکی و ذومراتب است و از حداقلیترین ارتباط و حضور صرف در مراسم عقد و ترحیم تا ارتباط حداکثری و مؤانست دائمی با آیات و مفاهیم قرآن را شامل میشود.
۴- سالهاست در ذهن برخی از ایرانیان این گزاره القائی، رسوب و رسوخ کرده است که مردم سایر کشورهای اسلامی، بهویژه کشورهای عربی نسبت به ایرانیان انس و ارتباط بیشتری با قرآن دارند و قرآن در میان آنها محبوبتر است تا قرآن در میان ایرانیان. شواهد و مصادیق متعددی هم برای اثبات این ادعا بیان میشود؛ مانند تعداد حفاظ و قرّاء قرآن در کشورهای عربی، میزان چاپ و نشر قرآن یا درصد پایین صحیحخوانی قرآن در میان ایرانیها.
از جهات و ابعادی شاید این گزاره، قابلبحث باشد؛ اما برای درک و فهم دقیق مسئله باید چند نکته را توأمان مدنظر قرارداد؛
الف) تقدس، احترام و حرمت قرآن در میان ایرانیان، امری ریشهدار بود و میزان آن بسیار بالا بوده و هست؛ هرچند ارتباط ظاهری آنها با قرآن مانند خوانش و قرائت و تلاوت نسبت به مسلمانان عربزبان کمتر است که حدی از آن به دلیل اختلاف زبان، طبیعی است.
ب) شاید بتوان ادعا کرد ارتباط ایرانیان با قرآن، عمیقتر، کیفیتر و معناییتر از ارتباط مردم سایر کشورهای اسلامی با قرآن است. روشنترین شاهد این ادعا، شکلگیری جمهوری اسلامی ایران و تشکیل حکومتی بر پایه آیات و مفاهیم قرآن است که مصداق عینی یکفر بالطاغوت، واجتنبوا الطاغوت، ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلاً و بسیاری دیگر از آیات قرآن است. نمونه بارز دیگر کنش ایرانیان و جمهوری اسلامی در ماجرای فلسطین است. ابتناء قوانین حقوقی، مدنی و قضایی کشور بر قرآن از دیگر مواردی است که تقریباً در دنیا نظیری ندارد.
ج) مسیر انس و ارتباط با قرآن از تلاوت و قرائت و حفظ قرآن آغاز میشود. باید قبول کنیم در این نقطه آغازین، ما ایرانیها دچار یک ضعف تاریخی هستیم؛ اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روند فعالیتهای قرآنی در میان عموم مردم و ارتباط مردم با قرآن رشدی تصاعدی پیدا کرده است.
۵- قرآن کتابی برای همه مردم است؛ هرچند تعابیر قرآنی یا ایها الذین آمنوا و تخاطب با اهل تقوا و ایمان در قرآن فراوان است؛ اما به همان اندازه و چهبسا بیشتر، یا ایها الناس و گفتگو با همه مردم در جایجای این کتاب آسمانی و مقدس، میدرخشد. قرآن، هویتی پیامواره و هدایتمآل برای همه مردم دارد و در زمانه خستگی و آزردگی و افسردگی و بستوهی مردم از ظلم و ظلمت و ظلمات، همه آدمیان و ابناء بشر را به صلاح و نجاح و فلاح میخواند. قرآن کتاب هدایت مردم است؛ راهنما و روشنیبخش برای همه مردم است، بصائر للناس است. طبیعتاً اگر همینگونه نیز به مردم عرضه و معرفی شود، مورد استقبال قرار خواهد گرفت. در جایجای قرآن از تبیین آیات برای «ناس» صحبت شده؛ ناس در ادبیات قرآن به عموم مردم از طیفها و سلایق و عقاید گوناگون اطلاق میشود. در سوره آلعمران میفرماید: هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ؛ یا در آیه مشهور نزول قرآن در ماه رمضان میگوید: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلنَّاسِ؛ یا شبیه تعبیر این آیه کَذَلِکَ یُبَییِنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ؛ در بسیاری از آیات قرآن تکرار شده است. قرآن همه مردم خداجو و خداخواه را خداجو و خداپرست میکند.
از سوی دیگر در مورد پیامبر اعظم میفرماید رسولی از جنس خودشان است و او را از میان خودشان برانگیختیم تا برایشان آیات قرآن را تلاوت کند. اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه.....
بنابراین کلانراهبرد «للنّاس» بودن قرآن و مردمی بودن فعالیتهای قرآنی حتماً باید در ترویج فرهنگ قرآنی و برنامهسازیها و فعالیتهای قرآنی نیز لحاظ شود تا با استقبال عموم مردم مواجه گردد.
6- از سوی دیگر همانگونه که قرآن مفاهیمش را با تنوع کلامی و غیرکلامی به مخاطبان القا میکند؛ این تنوع و رنگارنگی در فعالیتهای قرآنی نیز باید در نظر گرفته شود. وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّککَرُوا...؛ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ، ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ بیانهای ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ برای مردم ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩﻩﺍﻳﻢ ﺗﺎ متذکر شوند.... (اسراء: ٤١)
تحقق هدف «تذکّر» و «تبیین»، منوط به «تصریف» و «تنوع بیانی» است. اکتفا به یک روش، آن هم روشهای سنتی، برای آشنایی مردم با قرآن و معارف قرآنی، و بهروز رسانی نشدن و عدم ایجاد تنوع در روشها در دنیای رسانهزده امروز، قطعاً به شکست در جذب مخاطبان میانجامد.
اگر قرآن برای همه مردم است و نه فقط کتابی برای علما یا قاریان یا فعالین قرآنی، جنس فعالیتهای قرآنی نیز نباید صرفاً برای علما یا قاریان و حافظان باشد؛ باید برای عموم مردم دوستداشتنی و جذاب باشد. واقعیت آن است که امروزه برای انس و ترویج معارف قرآن کریم، ابزار هنر و رسانه جزو لاینفک برنامهها باید قرار گیرد.
7- اینجاست که مسئلهای مهم و چالشی مطرح میشود. توجه به دوگانهها در سیاستگذاری، سایتنویسی و سیاستپژوهی فرهنگی یکی از مهمترین سرفصلها در برنامهریزی فرهنگی اجتماعی و طراحیهای رسانهای است. برقراری تعادل میان دوگانه جذابیت - محتوا یکی از جدیترین مولفههای کار فرهنگی و رسانهای ارزشمدار و آرمانمحور است و این چالش همیشگی برنامههای رسانهای انقلابی و اسلامی بوده که یا به سمت جذابیت، فرم، قالب، شکل و کالبد رفتهاند و در محتوا با مشکلات جدی روبرو شدند و یا وزنه محتوا و نظریهسازی چربیده و از جذابیت و جذب مخاطب دور ماندهاند. حل دوگانه ظرف - مظروف در برنامههای دینی کماکان اصلیترین مسئله این برنامههاست. این چالش در مورد برنامههایی با موضوعات قرآنی و اعتقادی بهمراتب سختتر و پیچیدهتر است؛ حتی سختتر از برنامههای مذهبی مناسبتی ویژه اهلبیت.
۸- راهبرد دیگری که در جذب عموم مردم به قرآن باید در نظر گرفت، معرفی قرآنِ حداکثری بهعنوان کتاب زندگی، به مردم است. وقتی مردم قرآن را کتابی بیابند که راه حل مسائل مبتلا به زندگی آنها را بیان میکند، حتماً شیفته و مجذوب آن میشوند. کتابی که راهبردها، راهکنشها و راه حالهایی برای نحوه سلوک فردی، رفتار با خانواده، سلوک اجتماعی، نوع پوشش، نحوه ارتباط با معبود در خلوت شب، سلوک اقتصادی و سایر مسائل زندگی در آن بیان شده است. قرآنی که تبیاناً لکل شیء است حتماً برای جوانان جذابتر از قرآنی است که صرفاً برای خواندن آن هم با قواعد تجویدی سخت، معرفی میشود. آیههای قرآن علاوه بر خواندنی بودن، برای زندگی کردن هم نازل شدهاند.
۹- دوگانه دیگری که در برنامهسازیهای قرآنی و مذهبی و کلانبرنامههای قرآنی مطرح است و حل آن میتواند موجب جذب حداکثری مردم شود، توجه توأمان به معنویت در عین شادی و سرور است. چه کنیم که برنامه قرآنی ما هم مصداق آیه ۳۵ حج باشد «انما المومنون الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم و ادا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون» و هم مصداق آیه ۵۸ یونس: «قُلْ بفضلِ اللَّه وَبِرَحْمَتِه فَبِذَلِک فَلْیفْرَحُوا هوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ»؛ بگو به فضل و رحمت خداست که باید شاد شوند و این از هرچه گرد میآورند بهتر است.
وجود آیات متعدد در قرآن کریم، سخنان پیامبر (ص) و احادیث و روایات منقول از ائمه معصومین (ع) حاکی از اهمیت موضوع شادی و نشاط و سرور و بهجت در اسلام است. مفهوم شادی ۲۵ بار با الفاظ مختلف در قرآن کریم آمده و همچنین از کسانی که موجبات دلخوشی و شادکامی بندگان را فراهم میآورند، ستایش شده است.
سؤال مهم و محوریای که برای بسیاری از فعالان و صاحبنظران مسائل مذهبی و اجتماعی پیش میآید، این است که چرا در ماه ضیافت الهی و بهار قرآن و ماهی که یکی از شبهای آن بهتر از هزار ماه است، غالباً شادی در میان قشرهای مختلف جامعه وجود ندارد؟ وقتی جوان و نوجوان ما برنامههای مساجد و جلسات قرآن ما را با برنامههای شاد و بانشاط سایر کشورهای اسلامی در ایام ماه رمضان مقایسه میکند، چه مولفهای از نشاط و شادی در آن میبیند که جذبش شود؟ یکی از دلایل موفقیت برنامه محفل و نمایشگاه قرآن را میتوان در توجه به عنصر شادی دانست.
۱۰- شاید بتوان ادعا کرد بعد از برنامه قرآنی درسهایی از قرآن در دهه شصت، تولید رسانهای دیگری از صداوسیما در حوزه قرآن نتوانسته بود با مخاطب قابلتوجه و عموم مردم ارتباط برقرار کند؛ حتی همین برنامه قدیمی در دهههای بعد موفق به این کار نشد و افول کرد. هر چند برنامههای بسیار متنوعی با محتوای غنی قرآنی طی این سالها تولید شده است؛ اما تنها موفق به جذب طیف خاصی از علاقهمندان فعالیتهای قرآنی شدهاند. البته اینجا باید تولیدات سیما در قالب فیلم و سریال را از این قاعده در خصوص برنامههای قرآنی، مستثنی کرد؛ سریالهای محبوب قرآنی مردان آنجلس، یوسف پیامبر و مریم مقدس از جمله تولیدات هنرمندانه، پرمخاطب و جذاب تلویزیون بودهاند که کاملاً محتوای قرآنی داشتهاند.
از طرف دیگر جز در مقطع دهه هفتاد و محافل پرشور انس با قرآن و شبی با قرآن، تقریباً هیچ رخداد قرآنی دیگری طی سالیان پس از انقلاب نتوانسته عموم مردم را پای استماع و تلاوت قرآن بنشاند. هرچند طی یک دهه گذشته، جریان جمعخوانیهای بزرگ قرآن در حرمهای اهلبیت در ماه مبارک رمضان تا حدی جمعیتهای پرشور شبی با قرآنهای دهه هفتاد را در یادها زنده کرده است. جشن صدهزارنفری محفل در ورزشگاه آزادی و روزهای چندصدهزارنفری مصلای تهران در ایام نمایشگاه قرآن میتواند جرقه مجدد بر حضورهای پرشور قرآنی در کشور باشد.
۱۱- اکنون باتوجهبه نکات پیشگفته، میتوان مدعی شد طی دو سه سال اخیر، اقدامات، رخدادها، برنامهها و فعالیتهایی در حوزه قرآن تولید شده و رقم خورده است که تا حد بالایی توانسته است راهبردهای ذکر شده در تولید رویداد و برنامه جذاب قرآنی برای عموم مردم را عملیاتی کند. برنامههایی که هم وجه مردمیبودن قرآن را نشان دهد، هم چالش جذابیت - محتوا را حل کند، هم میان معنویت و شادی جمع کند، هم قرآن را کتاب زندگی معرفی کند و هم از شیوههای مختلف بیانی و غیر بیانی برای معرفی قرآن به طیفهای مختلف بهره ببرد و جذابیت بالای هنری و رسانهای هم داشته باشد. برنامههایی که استقبال گسترده مردمی از آنها نشان داد، قرآن همچنان محبوبترین کتاب برای ایرانیهاست و رابطه مردم و قرآن، رابطهای عمیق، ریشهدار، تاریخی و هویتی است. استقبال مردم از اتفاقات قرآنی، پدیدهای مهم است که با نگاه پدیدارشناختی و با مولفههای نشانهشناختی و معناشناختی، نشان از وجود یک گرایش شدید در مردم به قرآن دارد.
۱۲- دو سال است که تلویزیون با یک پدیده در برنامههای قرآنی ماه مبارک رمضان مهمانخانههای مردم شده و متفاوتترین برنامه قرآنی تاریخ سیما روی آنتن رفته است. برنامه قرآنی محفل، بدون شک، پدیده رمضانی دو سال اخیر تلویزیون بوده است. برنامهای که سال گذشته همه توجهات را به خودش جلب کرد و امسال، به اوج رسید و تراز برنامهسازی دینی و قرآنی در جمهوری اسلامی را چند گام ارتقا داد. محفل قرآنی صدهزارنفری امام حسنیها نیز که در امتداد برنامه محفل، شکل گرفت، یکی دیگر از مصادیق بارز ارادت مردم به ساحت قرآن کریم بود.
نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم تهران هم چند سالی است با رویکرد تحولی و نگاه مردمبنیان، تبدیل به بزرگترین رویداد قرآنی کشور شده است که مردم از طیفها و سلایق متنوع استقبال گستردهای از آن میکنند و بهواقع یک جشنواره و فستیوال بزرگ دینی و قرآنی است.
«محفل» و «نمایشگاه قرآن»، مصادیقی از راهبرد «تصریف» قرآن و یک روش و ایده تازه، جدید و نو در گرهزدن مردم با قرآن و مفاهیم قرآنی هستند. علاوه بر آنکه تنوع سوژگانی در درون این رویدادها نیز بر جذابیت آن افزوده است و کشش مخاطبان به قرآن را بیشتر میکند.
محفل و نمایشگاه قرآن موفق شدهاند، چالش دوگانه جذابیت - محتوا را پس از سالها، دوباره حل کنند. این رویدادهای جذاب قرآنی بهخوبی توانستهاند از ابزار بازی، هنر و رسانه، برای ترغیب مردم، کودکان، نوجوانان و جوانان به انس با قرآن کریم استفاده نمایند. محفل و نمایشگاه قرآن، مصادیق جذابی از مردمیبودن یک فعالیت قرآنی است.
همانطور که فضای محفل در عین آکنده بودن از معنویت، شاد، بانشاط و پرخنده است، نمایشگاه قرآن نیز با برنامههای متنوع و خاص خود به اذعان بازدیدکنندگان، به یک پارک معنوی و تفرجگاه قرآنی برای سیاحت روزهداران و خانوادهها تبدیل شده است؛ استقبال جمع زیادی از تهرانیها در دو سال اخیر برای گذراندن سیزدهبدر در نمایشگاه قرآن، شاهدی بر این ادعاست.
امسال یک رویداد دیگر هم به برنامههای پرمخاطب قرآنی اضافه شده بود؛ پویش زندگی با آیهها که تلاش کرد در عمل، نشان دهد قرآن کتاب زندگی است با استقبال بسیار خوب هموطنان روبرو شد و حتماً این طرح خوب و ضروری با بهروزرسانی و طراحی رویکردهای مردمیتر، میتواند نقطه عطفی در ارتباط مردم و قرآن شود.
قرآن محبوبترین کتاب ایرانیهاست؛ فقط کافی است همانطور که هست، باهنر و جذابیت، معرفیاش کنیم. در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که مقاومت بینظیر مردم غزه در برابر وحشیهای صهیونیست و اصرار آنها بر بهتصویرکشیدن انس و مؤانستشان با قرآن، بسیاری از مردم بیداردل دنیا را با این کتاب آسمانی آشنا کرده است و بیراه نیست اگر بگوییم قرآن، محبوبترین کتاب دنیاست. یریدون لیطفئوا نورالله بافواههم والله متمّ نوره ولو کره الکافرون (صف-۸).
انتهای خبر/