
نهجالبلاغه، حکمت ۱۴؛
نتیجه بیمهری به بستگان نزدیکی به دشمنان است
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: كسى را كه نزديكانش واگذارند، بيگانگانش دست گيرند.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «رهیاب»؛ نهجالبلاغه حکمت چهاردهم امام علی (علیهالسلام) قَالَ: مَنْ ضَيَّعَهُ الْأَقْرَبُ، أُتِيحَ لَهُ الْأَبْعَدُ.
امام علی (علیهالسلام) میفرمایند: كسى را كه نزديكانش واگذارند، بيگانگانش دست گيرند.
نتیجه بیمهری بستگان:
امام علی (علیهالسلام) در این جمله به کسانی که بستگان نزدیکش نسبت به او بیمهری میکنند و رهایش میسازند دلداری و امیدواری میدهد که نباید از این جریان مأیوس گردند؛ خداوند راه دیگری به روی او میگشاید و میفرماید: «کسی که نزدیکانش او را رها سازند آنها که دورند برای «حمایت از او و یاریاش» آماده میشوند»؛ «مَنْ ضَییَعَهُ الاَْقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الاَْبْعَدُ».
در واقع این حکمت و رحمت الهی است که انسانها بهوسیله بستگان و دوستان نزدیک حمایت شوند؛ ولی اگر آنها به وظیفه خود عمل نکردند و به صلهرحم و مسئولیتهای دوستی پشتپا زدند این مسئولیت را بر عهده دیگران میگذارد تا بندهاش در میان توفان حوادث تنها نماند.
مثلاً پیغمبر اکرم (صلیالله علیه و آله) قریشیان که نزدیکترین نزدیکان او بودند نهتنها حمایتش نکردند؛ بلکه به دشمنی او برخاستند؛ اما خداوند دورافتادهترین قبائل را از قبیله قریش یعنی اوس و خزرج را به حمایت او برانگیخت که از جانودل او را حمایت کردند و آئین او را پیش بردند و جالب این که اوس و خزرج با هم عداوت و دشمنی دیرینهای داشتند؛ ولی در حمایت از پیغمبر اکرم (صلیالله علیه و آله) متحد و متفق بودند و امثال این موضوع در طول تاریخ بسیار دیده شده است.
در حدیث پرمعنایی از امام صادق (علیهالسلام) میخوانیم که برای دلداری و تسلی خاطر میفرماید: «کُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَی مِنْکَ لِمَا تَرْجُو؛ نسبت به آنچه امیدی به آن نداری از آنچه امید به آن داری امیدوارتر باش» و جالب این که در ذیل این حدیث اشاره به داستان موسی (علیهالسلام) شده و میفرماید: «موسی برای بهدستآوردن شعله آتشی به دنبال نوری که از درخت برمی خواست روان شد؛ ولی در آنجا پیام نبوت را دریافت داشت». (۱)
احتمال دیگری که در تفسیر این کلمه حکمتآمیز وجود دارد این است که امام میخواهد بفرماید: درصورتیکه نزدیکان و بستگان از نیروهای یکدیگر استفاده نکنند و نسبت به هم بیاعتنا باشند ایبسا دورافتادگان آنها را میربایند و از وجود آنان بهره میگیرند.
نمونه این مطلب مسئلهای است که در این ایام کشور ما و بسیاری از کشورها با آن روبرو هستند که به نام فرار مغزها معروف است؛ هنگامی که ما از مغزهای لایق و آماده و افکار بلند و استعدادهای سرشار جوانانمان استفاده نکنیم آنها از میان ما فرار کرده و دورافتادگان از نیروهای آنها استفاده میکنند که این ضایعهای است بزرگ و غیرقابلجبران.
در واقع تفسیر اول دلداری و تسلی خاطری است به تضییعشدگان و تفسیر دوم سرزنشی است نسبت به تضییعکنندگان. البته تفسیر اول مناسبتر به نظر میرسد، هرچند جمع میان دو تفسیر نیز امکانپذیر است.
«أُتیحَ» از ماده «تَیح» «بر وزن شَیء» در اصل برای مهیاشدن برای انجام کاری است و هنگامی که به باب افعال میرود به معنای مهیاکردن است و گاه به معنای مقدر ساختن نیز آمده که آن هم نوعی مهیاکردن است. (۲)
منبع:
(۱): کافى، ج ۵، ص ۸۳، ح ۲.
(۲). سند گفتار حکیمانه: تمام نهج البلاغه، ص ۷۴۰
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!