با شهدا؛
نصیحت نامه ای برای لحظههای آخر
سردار شهید اسماعیل لجم اورک در وصیت نامه خود را با عنوان نصیحت نامه ای برای برادران کوچکتر، در این لحظههای آخر، بیاد خدا ، بر روی کاغذ میآورم تا بلکه سنتی را بجا آورده باشم .
به گزارش رهیاب، شهید اسماعیل لجم اورک از شهدای ایذه و شهید شاخص بسیج اصناف خوزستان در سال ۱۳۹۳ است. ایشان در ۲۷ شهریورماه سال ۱۳۳۷ دیده به جهان گشود. دوره راهنمایی از مدرسه اخراج و ممنوع التحصیل شد. پدر که در کارخانه ذوب آهن اصفهان مشغول شد، خانواده هم به همراهش به اصفهان رفتند. اسماعیل در ایذه ماند و به کار جوشکاری مشغول شد.
سال ۱۳۵۲ به خاطر فعالیتش در گروه المهدی به وسیله ساواک دستگیر می شود. تا وقوع انقلاب، چند بار دیگر هم به زندان می افتد. با حجت الاسلام والمسلمین راشد یزدی که به ایذه تبعید شده بود، همکاری می کند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گروه تعاونی ۱۸ را راه اندازی می کند و به جوشکاری و تولید تانکر و… می پردازد تا سال ۱۳۶۱ که کارگاه را به دوستانش می سپارد تا بیشتر بتواند در جبهه باشد. شهید اسماعیل لجم اورک در عملیات محرم، رمضان و خیبر حضور داشت. او ابتد آر.پی.جی.زن بود و در عملیات خیبر فرمانده گردان شد. روز سوم اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل می شود و پیکر مطهرش در جزیره مجنون باقی می ماند.
پیکر سردار شهید اسماعیل لجم اورک پس از ۳۹ سال همزمان با سالروز شهادت امام حسن عسکری(ع) در گلزار شهدای ایذه آرام گرفت.
« بسم الله الرحمن الرحیم »
بعد از دعا و سلامتی و طول عمر امام و پیروزی رزمندگان اسلام ، این چند سطر را به عنوان وصیت نامه برای برادران بزرگتر و نصیحت نامه برای برادران کوچکتر، در این لحظههای آخر، بیاد خدا ، بر روی کاغذ میآورم تا بلکه سنتی را بجا آورده باشم .
مطالب برای گفتن زیاد است، آنچیزی که میدانم، شما اعم از کوچکتر و بزرگترش را خودتان بخوبی میدانید، هدف مشخص است ، راه معین و معلوم و راهنما هم ناظر، فایدۀ آن را همه میدانید بی بستی هم در این راه نیست کافران و ملحدان و غیره که تکلیف آنان روشن است ، و امّا برای شما مؤمنان ، دو نمونه زندگی کردن بیشتر وجود ندارد ، و اگر سوّمیهم وجود داشته باشد مطمئن باشید که رگی به کافران دارد .
امّا آن دو نمونه که خدمت شما عرض میکنم این است . مبارزه کردن در کنار نائب امام زمان « عج » برای آمدن حجت خدا امام عصر ( عج ) و بر قراری عدالت و قانون خدا تا روزی که به ثمر برسد . و راه دوّم شمشیر زدن در کنار امام عصر و بر قراری حکومت جهانی و زندگی درعدالت خدا حالا خودتان ببینید کدام راه حاضر و آماده است ، آیا بدون راه اوّل میتوانید به راه دوّم برسید، آیا بدون راه اوّل میتوانید درعدالت خدا زندگی بکنید، این را بدانید که نمیتوانید راه را امام حاضر مشخص کرده است .
اینجانب بر حسب وظیفه فقط میتوانم بگویم که شرمنده ام و براستی که جای شرمندگی هم دارد . چرا که تاکنون نتوانسته ام خدمتی به اسلام بکنم ، نبردی بزرگ در پیش است و اسلام همانطوریکه چگونه عبادت کردن و چگونه سیاست داشتن و چگونگی زندگی انسان را در تمام ابعاد مشخص کرده است چگونه جنگیدن و برای چه جنگیدن را هم معین کرده است برادران وقتی که تا این اندازه همه چیز برای ما روشن باشد چرا باز نشستن چرا باز حرکت نکردن ، وقت قیام ، و حرکت ، وقت دو بینهایت تا لقاء ا . . . در این لحظه که این مطالب را مینویسم به فاصلۀ کمیپائین تر تعدادی از رزمندگان را میبینم که کفش پوشیده اند، گویا همه خود را برای زیارت خدا مهیا میکنند، چشم بصیرت میخواهد که ببینند برای بعضی از برادران تعریف کردم ، خواب شهادت را ، گویا انسان پرواز میکند و شهادت دوری و خستگی ندارد چه گوارا میباشد ، به مشتاقانش مبارک و کوچکتر از آنم که شما را نصیحت کنم و کمتر از آنم اثری برای شما بگذارم .
آرزویم این است که در دم آخر مسلمان بمیرم و آدم بمیرم شما هم دعا کنید که تمام مؤمنان دم آخر مومن بروند .
پدر و مادرم و برادرانم را سلام برسانید و بدانید که ساعت رفتن را خدا میداند و مشخص میکند . برادران مسجدی را بگوئید که خودتان میدانید ، ای کاش بنده هم مثل شما میدانستم میدان آزمایش را شما بهتر میشناسید و به پدرم بگوئید که برادرانم را یک بیک آماده و لباس رزم بپوشاند و تحویل اسلام دهد و در آخر به هر کس بدهکارم حلالیت میطلبم و از هر که طلب دارم حلال میکنم .
صدای دعوت به نماز را میشنوم و لذا وقت خداحافظی است . امام را دعا کنید . اسلام را به خاطر بسپارید که راهی جز آن نیست . به امید دیدار شهدای کربلا و بدر و احد و شهید مظلوم و دیگر همسنگرانم شما نیز بشتابید که فردا دیر است .
و السلام اسماعیل لجم اورک
انتهای پیام/