حالت تاریک
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن رهیاب خبر هستید؟
جاه‌طلبی امارات و بازآرایی معادلات یمن
یادداشت؛

جاه‌طلبی امارات و بازآرایی معادلات یمن

کارشناس مسائل سیاسی در یادداشت خود نوشت: تحرکات جدید امارات در شرق و جنوب یمن، نشانه تغییر راهبرد ابوظبی در این کشور است؛ اقدامی که به باور کارشناسان با هدف افزایش نفوذ منطقه‌ای و تأثیرگذاری بر معادلات یمن دنبال می‌شود.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه اطّلاع‌رسانی «رهیاب»؛ علیرضا تقوی‌نیا کارشناس مسائل سیاسی در یادداشت خود نوشت: تحولات اخیر شرق یمن، به‌ویژه در استان‌های حضرموت و المهره، بار دیگر نقش‌آفرینی مستقل و جاه‌طلبانه امارات متحده عربی را در معادلات منطقه‌ای برجسته کرده است. تصرف مواضع نیروهای وابسته به عربستان توسط نیروهای نزدیک به ابوظبی، اگرچه با واکنش عملی جدی از سوی ریاض همراه نشد، اما به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آن را صرفاً نتیجه هماهنگی دو طرف دانست؛ چراکه اختلافات راهبردی و رقابت پنهان و آشکار میان عربستان و امارات، واقعیتی انکارناپذیر در سال‌های اخیر بوده است.

امارات در یک دهه گذشته تلاش کرده از قالب «شریک کوچک» خارج شود و جایگاه «بازیگر مستقل و تأثیرگذار» را در جهان عرب به دست آورد؛ جایگاهی که پیش‌تر عربستان خود را متولی آن می‌دانست. این رویکرد، امروز با نزدیکی بی‌سابقه ابوظبی به رژیم صهیونیستی و هم‌پیمانی امنیتی با آمریکا، وارد فاز جدیدی شده است؛ از حمایت از نیروهای واکنش سریع در سودان گرفته تا نقش‌آفرینی در بحران اتیوپی، لیبی و اکنون یمن.

در یمن، امارات صرفاً به مداخله نظامی بسنده نکرده، بلکه در حال مهندسی سیاسی جنوب این کشور است. کنترل عدن، بخش‌های وسیعی از شبوه و اکنون نفوذ در شرق یمن، نشان می‌دهد ابوظبی به‌دنبال کنار زدن تدریجی عربستان از معادلات یمنی و تبدیل شدن به بازیگر مسلط در جنوب این کشور است. حمایت از جریان‌های جدایی‌طلب جنوبی و تلاش برای احیای ایده «جمهوری یمن جنوبی» نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است؛ پروژه‌ای که در صورت تحقق، موازنه قدرت داخلی یمن را وارد مرحله‌ای تازه خواهد کرد.

اهمیت ژئوپلیتیکی جزایری چون میون (پریم) در تنگه باب‌المندب و سقطری، نقش کلیدی در این راهبرد دارد. گزارش‌ها از حضور نیروهای آمریکایی و اسرائیلی در این مناطق، نشان می‌دهد امارات با تکیه بر این ائتلاف، به‌دنبال کنترل گلوگاه‌های حیاتی دریایی و محدودسازی توان دریایی انصارالله است. این اقدامات، نه‌تنها یمن بلکه امنیت منطقه‌ای دریای سرخ و خلیج عدن را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در مقابل، انصارالله همچنان بازیگر مسلط در جغرافیای انسانی یمن است و حدود ۷۰ درصد جمعیت کشور تحت حاکمیت دولت نجات ملی در صنعا قرار دارند. انسجام اجتماعی، اتحاد قبایل و توان بالای نظامی، نقاط قوت اصلی انصارالله به‌شمار می‌رود. چالش اصلی این جریان، نه نظامی بلکه اقتصادی است؛ فشاری که پس از حمایت آشکار یمن از غزه و هدف قرار گرفتن بنادر و زیرساخت‌ها تشدید شده، اما تاکنون خللی در اراده سیاسی و اجتماعی مردم یمن ایجاد نکرده است.

از منظر منطقه‌ای، کنار رفتن عربستان از معادلات یمن پیامدهایی فراتر از رقابت ریاض–ابوظبی دارد. عمان، به‌عنوان همسایه شرقی یمن، به‌شدت نگران گسترش نفوذ امارات در استان المهره است؛ چراکه تسلط نیروهای وابسته به ابوظبی بر مرزهای یمن و عمان می‌تواند به اهرم فشاری علیه مسقط تبدیل شود. نگرانی‌های اخیر عمان از تحرکات امارات، نشانه‌ای از همین تهدید ژئوپلیتیکی است.

در مجموع، آنچه امروز در جهان عرب مشاهده می‌شود، نشانه‌هایی از افول تدریجی نقش سنتی عربستان و افزایش نقش‌آفرینی امارات است. با این حال، از منظر محور مقاومت، تقابل مستقیم با امارات به‌مراتب ساده‌تر از مواجهه با عربستان است؛ چراکه ابوظبی علی‌رغم جاه‌طلبی‌های بزرگ، از مؤلفه‌های قدرت راهبردی محدودتری برخوردار است.

به نظر می‌رسد آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات در پی تشکیل جبهه‌ای واحد برای افزایش فشار بر انصارالله و مهار نقش‌آفرینی آن در معادلات منطقه‌ای هستند؛ راهبردی که تجربه سال‌های گذشته نشان داده نه‌تنها به تضعیف انصارالله منجر نشده، بلکه در بسیاری موارد، به افزایش توان و انسجام این جریان انجامیده است. یمن بارها ثابت کرده که فشار خارجی، بیش از آنکه آن را بشکند، مقاوم‌ترش می‌کند.

نویسنده: علیرضا تقوی‌نیا، کارشناس مسائل سیاسی 

 

 

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!